کرمانشاه-بازار توپخانه

وبلاگ-کد لوگو و بنر
سری چهارم تصاویر
 
درباره وبلاگ


با سلام، هدف ما از راه اندازی این وبلاگ صرفا جهت آشنایی شما عزیزان از شهر کرمانشاه می باشد. امیدواریم استفاده کافی را ببرید.
آرشيو وبلاگ


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 31
بازدید کل : 2525
تعداد مطالب : 34
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

ابزار پرش به بالا

بازار توپخانه
عکس هایی از شهر کرمانشاه
سه شنبهبرچسب:, :: ::  نويسنده : رضا

 

عکس های ارسالی از آقای سهراب خان

 

http://upload7.ir/images/29605502045931280130.jpg  http://upload7.ir/images/56185648144846296800.jpg  http://upload7.ir/images/36225764059158606102.jpg

http://upload7.ir/images/10281698842195416329.jpg  http://upload7.ir/images/36353883312747157642.jpg  http://upload7.ir/images/34287974900486789004.jpg

 

 

 

برای دیدن هر تصاویر در سایز واقعی بر روی آن کلیک کنید.



پنج شنبهبرچسب:سه‌تار, :: ::  نويسنده : رضا

سه‌تار از سازهای زهی و مضرابی موسیقی ایرانی است که آن را با ناخن انگشت اشارهٔ دست راست می‌نوازند. این ساز، دارای ۴ سیم از جنس فولاد و برنج است که به موازات دسته، از کاسه تا پنجه کشیده شده‌اند. سه‌تار دارای ۲۶ پردهٔ قابل حرکت از جنس روده‌ی حیوانات یا ابریشم است. صدای آن ظریف و تو دماغی و تا حدودی غمگین است و وسعت صوتی آن نزدیک به ۳ اکتاو است.

سه‌تار پیشتر هم‌خانواده با سازهایی چون دوتار و تنبور بوده است و امروزه به تار بسیار نزدیک‌تر است. در موسیقی دستگاهی ایران استفاده از سه‌تار بسیار رواج دارد؛ گرچه بیشتر برای تک‌نوازی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این ساز برای هر دستگاه کوک ویژه‌ای دارد ولی فاصلهٔ چهارم یا پنجم پایین رونده معمولاً بین سیم‌های اول و دوم ثابت است.

نوازندگان سه‌تار برای اجرای آن، در حالت نشسته روی زمین یا صندلی، کاسهٔ ساز را به صورت مورب و با زاویهٔ ۴۵ درجه روی ران راست قرار داده و با سر انگشتان دست چپ روی پرده‌ها (دستان‌ها) ی روی دستهٔ سه‌تار حرکت می‌کنند و با انگشت اشارهٔ دست راست خود به سیم‌ها ضربه می‌رنند. معمولاً برای نوازندگی فقط انگشتان اشاره، میانی، حلقه و در بعضی موارد انگشت کوچک دست چپ استفاده می‌شوند اما در آثار استادان، استفاده از انگشت شست برای پرده‌گیری روی سیم بم نیز کاربرد دارد.

در حین نوازندگی سه‌تار، می‌توان با زخمه‌زدن نزدیک به خرک، صدا را کمی زبر و خشن کرد؛ و با انجام این کار نزدیک به گلوی ساز، صدایی نرم و ملایم و اصطلاحاً پخته‌تر تولید می‌شود.

تاریخچه

سه‌تار در گذشته سه سیم (تار) داشته و اکنون چهار سیم دارد که سیم سوم و چهارم آن نزدیک به هم قرار دارند و هم‌زمان نواخته می‌شوند و مجموعهٔ آن دو را معمولاً سیم «بم» می‌نامند. با گذشت زمان کسانی چون ابونصر فارابی، ابوعلی سینا، صفی الدین ارموی و از متأخران ابوالحسن خان صبا لزوم افزایش یک سیم دیگر به این ساز را درک کرده و سه‌تارهای امروزی دارای چهار سیم هستند (این سیم از نظر تاریخی سیم چهارم است ولی سیم سوم خوانده می‌شود). سیم سوم سه تار به سیم مشتاق معروف است و به روایتی از ابوالحسن صبا این سیم را نخستین بار درویشی به نام مشتاق علی شاه به این ساز افزوده است.

برخی از جمله عده‌ای از عرفاً به آن «اوتار» نیز می‌گویند.

 



پنج شنبهبرچسب:تار, :: ::  نويسنده : رضا

تار از سازهای زهی و ایرانی است که با زخمه نواخته می‌شود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و دیگر نواحی نزدیک قفقاز برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها و بخش‌ها رایج است.واژه تار خودش در فارسی به معنی رشته است. هرچند که ممکن است معنی یکسانی در زبان‌های تحت تاثیر فارسی و یا دیگر زبان‌های ایرانی تبار مثل کردی داشته باشد. این باعث شده است که کارشناسان ایرانی بر این باور باشند که تار ریشه مشترکی میان همه اقوام ایرانی تبار در جایی که از سوی ایرانیکا با قاطعیت به نام قاره فرهنگی ایرانیان نامیده شده دارد.

در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار می‌رود.

تاریخچه تار

تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ ساز شناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است.بنابر روایتی تار از زمان فارابی(حدود سال ۲۶۰ هجری – سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفته است . بر این اساس نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی ( سال ۱۰۸۰ هجری ) در تصویر بالا مربوط به نقاشی های کاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده می شود .دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شده است نشان می‌دهد نواختن این ساز در دورۀ زندیه در شیراز متداول و مرسوم بوده است. با این همه، نام نوازندۀ مشخصی از این ساز در منابع دورۀ زندیه دیده نمی‌شود و از این‌رو، احتمالاً این ساز در آن دوره نام دیگری داشته است.ساز ِ تار با شمایل و مشخصات کنونی (کاسه و نقاره شبیه به دل روبروی هم، با دسته‌ای متصل دارای ۶ سیم طبق تصویر بالا) از زمان قاجار دیده شده است. مرتضی حنانه (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب گامهای گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان میداند. مرحوم روح الله خالقی (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب سرگذشت موسیقی می‌گوید: ساز (تار) بهمراه نام سازهایی دیگر در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۳۷۰-۴۲۹) ذکر شده است (هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ * هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار). ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ایرانی است (منحنی و قوس‌هایی که در ساخت تار دیده می‌شود در خوشنویسی و نقاشی و مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است) و طی سالهای متمادی کامل و کاملتر گشته است.آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی(۱۲۵۱تهران_۲ آذر ۱۳۰۵تهران) با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفته است. تار دارای ۲۸ پرده است (یعنی کمتر از سه اکتاو). آخرین الگوی منحصربه‌فرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد یحیی دوم(۱۲۵۴-۱۳۱۰ه. ش) می‌باشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی مینموده است. جنس چوب کاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو می‌باشد.

 

ساختار تار

کاسهٔ تار بیشتر از کنده کهنه چوب توت ساخته می‌شود که هرچه این چوب کهنه‌تر باشد به دلیل خشک بودن تارهای آن چوب تار دارای صدای بهتری خواهد بود. پرده‌ها از جنس روده گوسفند و دسته و پنجه معمولاً از چوب گردو تهیه می‌شوند. شکل کاسهٔ تار مانند دو دل به هم چسبیده و از پشت شبیه به انسان نشسته‌ای است. تار قفقازی شکل کمی متفاوتی دارد و سیم‌های آن بیشتر است. جنس بز کوهی است. در دو طرف دسته از استخوان شتر استفاده می‌شود. از لحاظی ساز تار به سه‌تار نزدیک است. از لحاظ شیوهٔ نوازندگی زخمهٔ عادی در تار به صورت راست (از بالا به پایین) است ولی در سه‌تار بالعکس است (از پایین به بالا). همچنین از نظر تعداد پرده‌ها نیز با هم شباهت دارند. صدای تار به دلیل وجود پوستی که روی آن است از شفافیت خاصی برخوردار است این پوست معمولاً پوست جنین گاو می‌باشد ولی از پوست ماهی نیز می‌توان استفاده کرد. به خصوص سازهایی که ساخت قدیم هستند از شیوهٔ صدای دیگری برخوردارند.

شکل ظاهری

تار ایرانی

قسمت کاسه (شکم) به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم می‌شود که قسمت کوچک را نقاره می گویند. روی کاسه و نقارهٔ تار پوست کشیده می‌شود. خرک تار بر پوست کاسه تکیه کرده است. قسمت نقاره در انتهای بالایی به دسته (گردن) متصل شده است. دستهٔ تار بلند و حدود ۴۵ تا ۵۰ سانتی متر است و بر کناره‌های سطح جلویی آن دو روکش استخوانی چسبانده شده است که این استخوان معمولاً از استخوان شتر تهیه می‌شود. دور دسته، پرده‌هایی عمود بر طول آن با فواصل معین بسته شده است. تعداد پرده‌ها امروزه ۲۸ است. سازهای قدیمی با تعداد ۲۵ پرده ساخته می شده است. جعبه گوشی (سر) در انتهای بالایی دسته قرار گرفته و از هر طرف سه گوشی بر سطوح جانبی جعبه کار گذاشته شده است. تعداد سیم‌های تار شش است که از انتهای تحتانی کاسه شروع شده، از روی خرک عبور می‌کند و در تمام طول دسته کشیده شده، تا بالاخره به جعبه گوشی‌ها داخل و در آنجا به دور گوشی‌ها کشیده می‌شوند. سیم‌های شش گانه عبارتند از دو سیم سفید (پائین) که همصدا کوک می‌شوند، دو سیم زرد (همصدا)، یک سیم سفید نازک (بنام زیر) و بالاخره یک سیم زرد (بم)، که دوتای آخری غالباً به فاصله اکتاو کوک می‌شوند

کوک تار

فاصله سیم‌های هم صوت سفید، نسبت به سیم‌های زرد غالباً "چهارم" و سیم‌های سفید نسبت به سیم بم معمولاً فاصله اکتاو یا هشتم را تشکیل می‌دهند (به این ترتیب اگر سیم‌های همصدای سفید را "دو" کوک کنیم، سیم‌های زرد باید غالباً "سل" و سیم بم "دو" یا "ر" کوک شوند). کوک تار در دستگاه‌ها و آوازهای مختلف تغییر می‌کند.

ثبت تار در یونسکو

در دسامبر ۲۰۱۲، یونسکو هنر اجرای آذربایجانی تار را در فهرست میراث فرهنگی و معنوی خود ثبت کرد. البته این امر مورد اعتراض جامعه هنری ایران ( از جمله خانه موسیقی ایران ) واقع شده است . 

داریوش پیرنیاکان سخنگوی خانه موسیقی نسبت به ثبت ساز تار در فهرست میراث معنوی کشور آذربایجان در یونسکو، اعتراض کرد. وی که مسئولین فرهنگی ایران را مقصر می‌دانست، در واکنش به سخنان مسئولین فرهنگی کشور آذربایجان که گفته بودند «ما تار آذربایجان را ثبت کردیم نه تار ایرانی»، گفت: «تبدیل شدن تار ایرانی به ترکی یک جعل تاریخی است. این ساز از ایران به جمهوری آذربایجان رفت و با برداشتن ربع پرده‌ها و کمی تغییر شکل، عنوان ساز ترکی را بر تار گذاشتند. حال سئوال من این است اگر این ساز ترکی است چرا از مقام‌های موسیقی ایران و دستگاه‌های این موسیقی استفاده می‌کنند.» 

تار قفقازی یا تار یازده رشته تاری کمی متفاوت با تار است و در حدود سال ۱۸۷۰ میلادی توسط صادق‌جان در شهر شوشا به وجود آمده است. ساخت آن کمی متفاوت است و رشته‌های آن بیشتر است.

نوازندگان پیشین

 

نوازندگان حاضر

 


پنج شنبهبرچسب:تنبور, :: ::  نويسنده : رضا

تَنبور یا طَنبور یکی از سازهای زهی از گونهٔ لوت است که در آن سیم‌ها از روی دسته‌ای بلند و کاسه‌ای عبور کرده‌است و با ضربهٔ انگشتان به صدا درمی‌آید.

تنبور در نواحی باختری ایران به ویژه در انجمن تنبورنوازان، قلندران و پیروان یارسان در منطقه کرمانشاهان در کردستان استفاده می‌گردد که با آن موسیقی آیینی خود را اجرا می‌کنند و قداست بسیاری برای آن قائلند.

در شمال ایران در ناحیه شمال غربی استان گیلان نوعی از تنبور به نام در موسیقی اقوام محلی تالش به کار می رود.

امروزه از تنبور می‌توان به ساز محلی با دسته‌ای بلندتر و کاسه‌ای بزرگتر و منحنی‌تر از سه‌تار دارای دو یا سه سیم و چهارده پرده که به فاصله اکتاو در ساز پرده‌بندی شده، تعبیر نمود. ویژگی‌های اجرایی آن در دوتار مشهود نیست. تنبور را با پنجه نوازند و این خود دلیلی است بر ارتباط خانوادگی تنبور و دوتار محلی و سه‌تار که آنها نیز با انگشت (ناخن) به صدا در می‌آیند.

تاریخچه

بر پایه سه مجسمه کوچک بازیافت شده در خرابه‌های شوش، تنبور دارای تاریخچه‌ای مربوط به حدود ۱۵۰۰ پیش از میلاد است. تنبور زمانی در انواع کاسه گلابی شکل رایج در ایران و سوریه ساخته می‌شده سپس از طریق ترکیه و یونان به غرب رفته و کاسه بیضی شکل آن در مصر باب شده‌است.

از تنبور به سه‌تار باستانی ایرانیان تعبیر شده‌است که در زمان ساسانیان (خسرو پرویز) و قبل از آن هم به کار نواختن می‌آمده. تنبور ساز نوازندگانی ایرانیان محسوب می‌شده و ابن خردادبه آوازخوانی مردم ری و طبرستان و دیلم را با تنبورها درست شمرده، می‌گوید ایرانیان تنبور را برتر از دیگر سازها دانسته، می‌نوازند.

تنبور در نوشته‌های به شکل سازی کامل و مناسب برای همراهی با آواز معرفی گردیده و از آن به عود دسته بلند ایرانی تعبیر شده‌است.

تنبور ایرانی

موسیقی تنبور

امروزه سه گونه موسیقی بر روی تنبور نواخته می شود:

  • موسیقی مقامی تنبور
  • موسیقی سنتی ایرانی
  • موسیقی سنتی کردی

نوازندگان موسیقی مقامی تنبور

سید خلیل عالی نژاد،کاکی الله مراد حمیدی،عابدینی، سید ولی حسینی، میرزا سید علی کفاشیان، چنگیز فرمانی و خسرو نظری از گوران و امرالله شاه ابراهیمی و درویش امیر حیاتی و و صادق کیا از صحنه را نام برد که دیگر در قید حیات نیستند. از نوازندگانی که هنوز در قید حیاتند می توان طاهر یارویسی و علی اکبر مرادی و را نام برد.

نوازندگان موسیقی سنتی ایرانی

سید خلیل عالی‌نژاد به همراه کیخسرو پورناظری کسانی بودند که در ادامه راه درویش امیر حیاتی موفق شدند موسیقی سنتی ایرانی را با تنبور نواخته و تا حدودی تلفیق نمایند.

 

 



پنج شنبهبرچسب:دف, :: ::  نويسنده : رضا

دَفّ، یکی از سازهای کوبه‌ای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقه‌ای چوبی است که پوست نازکی بر آن کشیده‌اند و با ضربه‌های انگشت می‌نوازند.

این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگ‌تر از آن و با صدای بم‌تر است. چنانکه از کتاب‌های موسیقی و نوشته‌ها و اشعار بر می‌آید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار می‌رفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار می‌بردند. در کتاب‌های لغت در معنی دف یا دایره می‌نویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقه‌ها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو می‌کشیدند.

در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته می‌شد خمک یا خمبک می‌گفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمک یا خمبک می‌گفتند.

دف‌هایی هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبیه می‌کردند و می‌نواختند. زنگ‌های دف را

در ایران کهن جلاجل وسیله‌ای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگ‌هایی بر آن می‌بستند و در جنگ‌ها به کار می‌بردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است.

دف را که بر آن زنگوله تعبیه می‌کنند می‌گویند.

پس از آنکه تمبک مجلسی شد به تدریج جای دف را گرفت و از رونق دف کاست و دف را بیشتر در شهرهای کوچک و قصبات در مجالس عیش و سرور به کار می‌بردند به ویژه در کردستان و آذربایجان بسیار متداول بود و نوازندگان ماهر داشت. در سال‌های اخیر دف نوازی در بیشتر شهرهای ایران رایج‌تر شده است و هنر آموزان به آموختن آن روی آورده‌اند.[سیامک عزیززاده] از نوازندگانی است که ضمن رعایت نکات اصیل در دف نوازی، مقام‌ها را بطور کامل در کتاب[ آموزش دف از مبتدی تا عالی ] نت نویسی کرده است. این کتاب نخستین اثر خلاق آموزش دف در قالب قطعات می‌باشد. [هومن توتونچیان و امیر مقرب صمدی] از نوازندگان و معملین دف هستند که با شناخت روش آموزش موسیقی به کودکان و رعایت اصول دف نوازی، روش آموزش دف نوازی به کودکان را در کتاب [ راز دف: آموزش ریتم و دف نوازی به کودکان ] نت نویسی کرده‌اند. این کتاب نخستین اثر آموزش دف به کودکان بصورت مصور می‌باشد. از نوازندگان صاحب سبک آن می‌توان بیژن کامکار و مسعود حبیبی را نام برد که استاد کامکار نقش به سزایی را در شخصیت دادن به این ساز در موسیقی اصیل ایرانی ایفا کرده است و استاد حبیبی با ابداع شیوه مدرنی در نوازندگی این ساز آن را بصورت کاملا اصولی و تکنیکی مانند دیگر سازها در آورده است. نوازندگان دف:

بیژن کامکار،عماد توحیدی، مسعود حبیبی، مهدی غلامی، احمد خاک طینت،پژمان حدادی،مهرداد کریم خاوری،، سیامک عزیززاده، مهدی سنگی کرمانشاهی و

محمد گودرزي

 

مهدی سنگی کرمانشاهی

ساختمان دف

کلاف اصلی دف، بدنه‌ای استوانه‌شکل و کوتاه از جنس چوب است که در یک طرف آن استوانه، پوست حیوانات یا پلاستیک کشیده‌شده‌است (بهترین نوع دف، با پوست حیوانات و در فصل بهار ساخته می‌شود). ابتدا و انتهای قاب اصلی با برش زاویه‌دار (اصطلاحا برش فارسی) به هم چسبیده می‌شوند و ضخامت یک سمت از کلاف با تراشیدن چوب کمتر شده و پوست با سریش روی این لبه می‌چسبد و با گل‌میخ محکم می‌شود.

ساختمان دف را می‌توان به اجزای زیر تقسیم کرد:

  • کلاف اصلی
  • پوست
  • حلقه‌ها
  • گل‌میخ‌ها

کمانه

کمانه حلقه‌ای چوبی است با عرض ۵ الی ۶٫۵ سانتی متر (تفاوت در اندازه به دلیل تفاوت در اندازه دستان نوازندگان این ساز است و اینکه این ساز برای دستان خانم‌ها نیز مناسب باشد) با دایره‌ای به قطر ۵۰ الی ۵۵ سانتی متر که کمتر به اندازه‌های کوچکتر یا بزرگتر دیده می‌شود. ضخامت چوب از طرف پوست، به ۲ الی ۳ میلیمتر و از طرف پشت به ۱٫۵ سانتی متر می‌رسد. در صورتی که کمانه به شکل دایره ساخته شده و از تقارن کامل برخوردار باشد و پوست از طرفین یکسان کشیده شود، ساز صدای بسیار مطلوبی خواهد داشت. روی قسمت پشت چوب، یک فرو رفتگی ایجاد می‌گردد که محل استقرار انگشت شست می‌باشد و اصطلاحا آنرا شستی می گویند.

انواع کمانه

کمانه دو گونه است.

کمانه یک کمه

از چوبی با قطر ۱٫۵ سانتی متر تهیه می‌گردد. دو سر چوب را طوری به یکدیگر متصل می‌کنند که به شکل دایره شود. این نوع کمانه، کم تر بر اثر فشار چوب کج می‌شود و از نظر وزن، نسبت به نوع دیگر، سبک تر است.

کمانه دو کمه

از دو چوب با قطری در حدود نیم سانتی متر که روی هم پرس شده‌اند ساخته می‌شود. این نوع کمانه سنگین تر می‌باشد اما در برابر فشار پوست، مقاوم تر است.

پوست مصنوعی

پوست مصنوعی نسبت به پوست‌های طبیعی خواصی دارد که از جمله آن می‌توان به

  • داشتن کوک ثابت
  • قابلیت کوک با نت برای هر دف معین
  • یک دستی ضخامت سطح پوست دف
  • یک دستی کشش و یک دستی مواد سازنده در کل پوست
  • عدم جذب رطوبت در نتیجه عدم تغییر حالت بر اثر آن
  • عدم تغییر کوک در حال اجرا
  • تاب بر نداشتن کمانه به دلیل کشش یک سان پوست
  • صدای استاندارد شده همانند سازهای ارکستر و سمفونی

تجزیه نشدن توسط باکتری‌ها و میکروب‌ها

  • نداشتن بوی نا مطبوع
  • عدم ایجاد بیماری و حساست
  • عدم افت ارزش ساز به دلیل عدم افت کیفیت پوست آن
  • پر طرفدار تر از سازهایی با پوست طبیعی

پوست طبیعی

برای ساختن دف با پوست طبیعی، از پوست حیواناتی همانند گوسفند، بز، آهو و میش استفاده می‌گردد. پوست مناسب پوستی است که کهنه باشد. برای امتحان، اگر به پوستی آب بزنیم و از آن بوی نامطبوع ساطع نشود، پوست کهنه است.

پوست باید به خوبی دباغی شده باشد، یعنی ضخامت تمام نقاط آن یکسان باشد. برای دباغی پوست نباید از موادی همانند آهک که در صنایع چرم سازی به کار می‌رود، استفاده شود. بلکه باید در آب خوابانده شود و به مرور زمان موها را از پوست جدا نمود. آهک و مواد شیمیایی که در چرم سازی به کار می‌رود، چربی پوست را از بین می‌برند و در صدای آن تاثیر بدی می‌گذارند.

پوست دف را نباید خیلی گرم کرد چون احتمال پاره شدن پوست وجود دارد. در ضمن، ممکن است در اثر کشیدگی زیاد پوست، کمانه کج شود. گرم کردن پوست، باعث خشک شدن چربی پوست شده و ساز را بد صدا می‌کند. حتی الامکان نباید به پوست دف آب زد چرا که در دراز مدت، بر کیفیت صدای آن اثر گذار است.

اگر پوست دف در اثر گرمی هوا یا آفتاب بسیار کشیده شود، می‌توان آنرا از طرف پوست روی زمین صاف یا موزاییک شده گذار تا رطوبت زمین را آهسته آهسته به خود جذب کند.

پوست را نباید روی آتش گرم کرد. برای گرم کردن پوست باید از هوای خشک، آفتاب یا تشک برقی استفاده کرد. اگر هیچ کدام از موارد در دسترس نبود، ناگزیر از هیتر برقی یا آتش استفاده می‌شود. لازم به ذکر است که در این روش، احتمال وقوع شوک حرارتی، پاره شدن پوست، خشک شدن چربی پوست و در نهایت پاره شدن پوست را به همراه دارد. برای جلوگیری از این مورد، باید دف را به فاصله مناسبی از آتش گرفت. باید دف را دایما بر روی حرارت بچرخانیم تا پوست بتدریج منقبض شود. با دست دما را کنترل می‌کنیم و اگر در جایی دمای پوست از حد مطبوع بیشتر باشد، دف را به صورت رفت و برگشتی (بادبزنی) حرکت می‌دهیم تا آن جایی که دف انقباض لازم را کسب کند.

حلقه‌ها

در جدار داخل کمانه، میخ‌ها قلاب مانندی تعبیه می‌گردد که روی آنها حلقه‌های فلزی ۳تایی یا ۴تایی و با فاصله ۳ سانتی متر از پوست و ۱ سانتی متر از دسته پهلویی نصب می‌گردند. این حلقه‌ها را با نام دیگری چون جلاجل نیز می‌شناسند.

گل میخ‌ها

به منظور مهار کردن و نگاه داشتن پوست روی کمانه در قسمت پشت، روی ضخامت 5/1 سانتی متری، کمانه پوست را به وسیلهٔ میخ‌های سر تخت (شبیه به پونز) مهار می‌کنند.

 



پنج شنبهبرچسب:جاجیم, :: ::  نويسنده : رضا

جاجیم گونه‌ای زیرانداز دورویه است. جاجیم دست‌بافی است از پارچهٔ کلفت شبیه به پِلاس که از پلاس نازک‌تر است و آن را از نخ‌های رنگین و ظریف پشمی یا پنبه‌ای یا آمیزه‌ای از این دو می‌بافند. جاجیم‌ها پرز ندازند و می‌توان از هر دو روی آن استفاده کرد. کوچ‌گردان از آن بهرهٔ زیادی می‌گیرند و کاربرد آن به عنوان روانداز و محافظ سرما است.

جاجیم‌بافی به عنوان یکی از صنایع دستی در ایران رایج در بعضی استان‌ها از جمله آذربایجان شرقی، اردبیل  ، کرمانشاه، کردستان، همدان و فارس است که از دیرباز بین خانواده‌های روستایی و عشایر رواج داشته‌است. جاجیم به عنوان زیرانداز استفاده می‌شود وهم‌چنین هنگام کوچ عشایر برای بسته‌بندی و جابه‌جایی اسباب و لوازم و گاهی به‌عنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار می‌گیرد. حتی در بین برخی از خانواده‌های روستای جاجیم را به‌عنوان چشم‌روشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه می‌دهند و به‌عنوان یادگاری ارزنده سال‌ها در خانوارها باقی می‌ماند.

مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته می‌شود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته می‌شود. در منطقه اورامان و ثلاث باباجانی زنان جاجیم‌هایی را با نقوش متنوع و جنس مرغوب می‌بافند که در نوع خود کم‌نظیر است.

 

جاجیم نواری کرمانشاه

جاجیم سنجابی کرمانشاه

 

 



پنج شنبهبرچسب:گیوه, :: ::  نويسنده : رضا

گیوه نوعی پاپوش تابستانی، سبک، بادوام و مناسب برای راهپیمایی‌های طولانی، ویژه مردان روستایی و از جمله صنایع دستی مناطقی از ایران است. در استان فارس، اصفهان، چهارمحال و بختیاری و کرمانشاه تولید گیوه رواج دارد همچنین تولید گیوه در استان مرکزی نیز وجود داشته که به مرور زمان بسیار کم شده. همه مراحل تولید این پاپوش، دستی است و عموماً از نخ قالی، نخ ابریشم و کف آن از پارچه، چرم یا لاستیک است. 

 

 

 

جنس گیوه

مواد تشکیل داده گیوه نخ قالی و نخ ابریشم (در شهرستان آباده استان فارس اصطلاحاً تنه نامیده می‌شود) و ضایعات چرم است. رویه گیوه بدست زنان و توسط انواع سوزن ها (به جز سوزن خیاطی) و جوالدوز بافته می‌شود و قسمت کف گیوه (زیره) نام دارد که از جنس پارچه، چرم یا لاستیک می باشد. کف گیوه (زیره) از نظر جنس سه نوع می باشد:

یکی از انواع آن پارچه است که جنس پارچه باید از پنبه باشد و به غیر از پنبه، نمی توان آن را درست کرد.(تختی که از پارچه تهیه می شود، هر چه پارچه کهنه باشد تخت آن مرغوب تر است.)تختی که پارچه در ساختمان آن بکار رفته در فرهنگ آباده به آن شیوه می گویند. این نوع تخت از نظر کیفیت در سطح بالایی قرار گرفته.

دومین نوع آن چرم است که کیفیت آن کمتر از پارچه است.

سوم لاستیک است که از کیفیت خیلی کمی برخوردار است ولی طول عمر آن از بقیه زیادتر است.

 

اهمیت

در منطقه کوهستانی کردستان و کرمانشاه، گذرگاههای صعب العبور آن، کم بودن راههای ارتباطی ماشین رو، نوع معیشت مبتنی بر دامداری و کشاورزی و ضرورت تحرک فراوان در فصول سه گانه بهار و تابستان و پائیز (که فصلهای کار هستند) پاافزاری را می طلبد که سبک، راحت، مقاوم، خنک و در عین حال ارزان باشد. خود منطقه عشایری، روستائی و جوامع نیمه شهری با امکانات موجود منطقه قادر به تولید آن باشند، و تا حدی خودکفا بوده و تا حد خود مصرفی بتوانند به تولید آن اقدام کنند. پا افزاری چون گیوه بهترین پاسخگو برای تمامی این نیازها بوده و هنوز هم می تواند باشد زیرا:

1- مواد اولیه کف آن تماماًً در منطقه موجود است.

2- ابزار کار ساده است و به راحتی می توان آن را تهیه کرد.

3- بخش عظیمی از زنان منطقه را که در زمینه کارهای تولیدی مسلط منطقه قادر به فعالیت نیستند فعال می کند.

4- در صورت تولید بیشتر می تواند حوزه آن به خارج از محدوده خود نیز کشیده شود و به جای اینکه با خروج مواد اولیه غذائی، نیازهای دیگر تأمین گردد، مواد غذائی برای اهالی باقی بماند، نوع تغذیه کامل گردد، از مقدار بیماریهای ناشی از سوءتغذیه کاسته شود، نیروی بیشتری صرف تولیدهای مسلط منطقه گردد، راه سیاست خودکفائی بازتر شود، و نیازهای مصرفی منطقه از این راه تأمین گردد.

مواد و ابزار تولید

تولید گیوه در روستاهای منطقه بیشتر به نوع خاصی از گیوه مربوط می شود که تخت آن کهنه ای است و به نام گیوه "زیره ای" یا "کلاش" شهرت دارد. روستای "حجیج" و شهر "نودشه" درهورامان لهون از مراکز قدیمی و مهم تولید این نوع گیوه بوده است. امروزه روستای دل با جمعیتی حدود 1500 نفر نزدیک به 200 کارگاه گیوه بافی دارد. امروزه صدها نفر از زنان منطقه هورامان در شهرهای پاوه ونودشه ونوسود وحتی مریوان و تمام روستاهای هورامان به کار گیوه بافی وگیوه چنی مشغول می باشند.

مواد اولیه

مواد محلی (هورمان)

بخشی از مواد اولیه مورد مصرف در گیوه کشی در محل تهیه می شود و بخشی نیز از نقاط دیگر آورده می شود. موادی که در محل تهیه می شوند:

  • پوست گاو که به صورت نوارهای باریک در کف گیوه به کار می رود و از روستاهای اطراف و بخصوص "اسپریس" می آورند.
  • پیه برای اینکه به درفش ها یا نوارهای باریک پوست مالیده شود و ضمن کار اصطکاک را از بین ببرد.
  • نری گاو برای نصب در نوک و انتهای گیوه که بعد خشک شدن حالت شاخی پیدا می کند و استحکام گیوه را افزایش می دهد.
  • نخ تابیده شده از موی بز برای بخیه کاری دور تخت گیوه که رویه گیوه به آن بافته می شود. ولی چون مواد تولید شده در محل بخصوص در روستای نودشه که تولید زیاد است کفاف مصرف کار را نمی‌دهد، کمبود آن را از نقاط دیگر بخصوص از روستاهای اطراف و شهرهای باختران، سنندج، همدان و ... تهیه می کنند.

موادی که از خارج محل (هورمان) تهیه می شود:

  • رنگ، برای رنگ کردن پارچه های کف گیوه، که معمولاً از باختران، سنندج، تهران و اصفهان آورده می شود.
  • پارچه نازک نخی، برای درست کردن فیته های کف گیوه، که از ملافه های کهنه بیمارستان های شهرهای دور و نزدیک آورده می شود.
  • کتیرا، برای آهار دادن و منسجم کردن فیتله های کف گیوه که بیشتر از سنندج می آورند.
  • نخ تابیده شده (نخ قرقره) برای بافتن رویه گیوه که از کرمانشاه و اصفهان آورده می شود.
  • میخ سیاه بنفش برای کف گیوه، که از شهرهای نزدیک تهیه می شود.

مواد آماده

پاره ای از این مواد را گیوه کشان بدون اینکه کاری روی آن انجام دهند به کار می برند مثل پیه، نخ قرقره، چرم دباغی شده گاومیش (که فقط دوربری می شود)، رنگ (رنگ شیمیائی آماده شده در کارخانه) کف های پلاستیکی که در کارخانه های تهران تهیه می شود، میخ سیاه بنفش، کتیرا (که فقط در آب می خیسانند)، چسب و نخ قرقره. روی پاره ای دیگر از مواد استادکاران و کنندگان کار فعالیت های اولیه ای انجام می دهند تا در گیوه کشی قابل استفاده باشد که عبارتند از:

  • پوست، که باید ابتدا خشک و سپس رشته رشته و در پایان موزدائی و سپس پیه مالی شود.
  • نری گاو، که باید ابتدا پوست کنی، سپس خشک، دوباره اندکی نمدار و سپس قطعه قطعه شود.
  • پارچه نخی که باید ابتدا رنگ و سپس رشته رشته و بعد از آن تبدیل به فیتله شود.
  • موی بز، که در پاره ای موارد توسط زنان تابیده شده و تبدیل به ریسمان های نازکی می شود و یا اینکه بطور کلی از روستاهای اطراف تهیه می گردد.

انواع گیوه

کلاش کردی کرمانشاه

در استان کرمانشاه بافت پنج نوع گیوه معمول است که شامل: گیوه زیرپارچه ای، گیوه تخت آجیده، گیوه تخت چرمی، گیوه تخت لاستیکی و گیوه رویه ابریشمی است.

گیوه زیرپارچه ای؛ در پاوه و در بخش اورامانات گیوه کشی و تولید گیوه زیره پارچه ای مرسوم است و در روستاهای حجیج و نودشه که از مراکز قدیمی و مهم تولید این نوع گیوه می باشد تولید می شود. کار گیوه کشی در دو مرحله کارگاهی و خانگی انجام می شود اعمال کارگاهی آن درمغازه ها و با ابزارهای گوناگون و همیشه بدست مردان انجام می گیرد و کلاً مربوط به تخت گیوه است و به علت اینکه ساختن زیر گیوه مستلزم نیروی زیاد و مهارت کافی می باشد و یک کار فنی و تخصصی و سنگین است فقط توسط مردان انجام می گیرد. عملیات خانگی بر روی رویه توسط زنان و مردان انجام می گیرد و ابزار آن فقط یک سوزن است. همچنین نوعی گیوه به نام کلاشهورامی در اورامانات کرمانشاه توسط گیوه بافان هورامان با تکه های پارچه به هم دوخته شده با روده دام به هم بافته می شود.

گیوه تخت آجیده (ملکی)؛ گیوه ای است کف تخت آن با نخ پرک آج خورده است و از استحکام زیادی برخوردار است در زمستان و تابستان و روی یخ و سنگ محکم به زمین می چسبد و در شرایط طبیعی منطقه و نوع فعالیت کوهستانی کارآیی دارد. زیره این تولید توسط سه کارگر زن تولید می گردد. یک نفر دور گیوه را می بافد کارگر دوم رویه گیوه را می بافد و کارگر سوم دم گیر یا شیرازه که از قسمت تکمیلی گیوه می باشد را می بافد. پس از تکمیل زیره، رویه آن توسط زنان و با سوزن چیده می شود این گیوه در قدیم در شهرهای تویسرکان و نهاوند که جز استان کرمانشاه بودند متدوال تر بود، و مهمترین منطقه تولید این گیوه در قدیم شهر کرمانشاه بوده که این پایه افزار به گیوه کرمانشاهی ملکی معروف است.

گیوه تخت چرمی؛ این گیوه بتدریج جایگزین گیوه تخت آجیده شده و کف آن یک تکه از چرم گاومیش است که به اندازه پا در سایزهای مختلف بریده می شود و رویه آن همچون گیوه های دیگر سوزنی است.

گیوه تخت لاستیکی؛ از حدود نزدیک به 150 سال قبل به دلیل ارزانی و تخت محکم لاستیک از لاستیکهای فرسوده ماشین که برش داده می شد برای استفاده عشایر رونق پیدا کرد ولی به علت گرم بودن کف آن بافت این گیوه با این زیره کم کم از رونق افتاد و بیشترین استفاده آن در فصل زمستان و درمناطق روستایی است.

گیوه رویه ابریشمی؛ بیش از 50 سال است که در شهر کرمانشاه معمول شده و در کنار نان برنجی جزء سوغاتی های کرمانشاه محسوب می شود، رویه آن از نخ ابریشمی الوان تهیه می شود و درحال حاضر به علت عدم ورود نخ ابریشم از خارج از کشور و هزینه بالای تهیه آن ویسکوز ، پرلون و نخ پلاستیکی جایگزین شده، این نوع گیوه بعنوان کفش خانگی و بیشتر زنانه است. نقشهای معروف آن ترمه، برگ بیدی، زربافت، توت فرنگی، پرچمی، نوری، پروانه، کوزه ای می باشد، رویه آن توسط قلاب بر روی کفه بافته می شود.

گیوه ملکی و اجزای آن

از انواع گیوه‌ها گیوه ملکی است که هنوز در شهر زرقان تولید می شود و نیز گفته می‌شود تا همین سالهای اخیر در روستای زفره تولید می‌شده‌است. گیوه ملکی از سه قسمت تشکیل شده است:

۱- رویه گیوه: بافتنی ای که از پنبه تهیه می شود که بسیار مستحکم و زیباست چون مواد اولیه بافت آن پنبه می باشد لذا دارای طبیعتی خنک و نرم است رنگ این بافتنی همیشه سفید بوده است.

۲-کناره یا حاشیه گیوه: این قسمت که بین رویه و کف گیوه قرار دارد و این دو را به هم محکم پیوند می دهد از جنس چرم ضخیم ساخته می شود. چرم گیوه از پوست حیوانات گوناگونی مانند گاو، گاومیش، و شتر و دیگر حیواناتی که دارای پوست ضخیم و محکم می باشد تهیه می شود.

۲- تخت یا کف گیوه: تخت گیوه به قسمت زیرین ان که با زمین تماس دارداطلاق می شود. تخت گیوه که همان کف گیوه محسوب می شود از پارچه های محکم و به هم تنیده شده ساخته می شوند و از استقامت بالایی برخوردار است. رنگ تخت یا کف گیوه عمدتاً سیاه و یا بنفش است گیوه‌های با این مشخصات به گیوه‌های ملکی شهرت دارند. به علت گرانی گیوه‌های ملکی، گیوه ها ی دیگری با کف لاستیکی هم ساخته می شوند که ارزش و اصالت تاریخی ندارند. نکته جالب در خلق گیوه ملکی این است که این نوع کفش شبیه هم ساخته شده و چپ و راست ندارد.



پنج شنبهبرچسب:گلیم, :: ::  نويسنده : رضا

گِلیم یا پَلاس یکی از انواع صنایع دستی زیراندازی و پوششی است که از ابریشم، موی بز، پشم گوسفند و یا دیگر چهارپایان اهلی بافته می‌شود. گلیم به شکل سنتی‌اش، معمولاً برای پوشاندن زمین، دیوار و یا رواندازی برای حیوانات باربر استفاده می‌شود ولی امروزه به عنوان یک پوشش مدرن برای خانه‌های شهری نیز خریداری می‌شود.

این فرش در زبان فارسی نامهای مختلفی دارد. گلیم در افغانستان، گیلیم در اوکراین، بداس در قفقاز، لیاط در سوریه و لبنان، چیلیم در رومانی و همچنین کیلیم در ترکیه و لهستان و مجارستان و عربستان از جمله نامهای متفاوت آن است.

رنگ‌های استفاده شده در گلیم سنتی گیاهی هستند. گاهی گلیم‌ها را برای جلوه بیشتر و کهنه شدن رنگ، با چای و پوست گردو شستشو می‌دهند.

گلیم در سایزهای مختلفی به شکل مستطیل بافته می‌شود از قبیل:

  • ۷۰×۱۰۰ سانتی‌متر
  • ۱۰۰×۱۵۰ سانتی‌متر، که به ذرع و نیم مشهور است و متداول‌ترین اندازه‌است.
  • ۲×۳ متر
  • ۳×۴ متر

 

مسند عنبران

این نوع گلیم در عنبران، اردبیل بافته می‌شود و می‌توان گفت نقشهای این گلیم از شیریکی پیچ اقتباس شده‌است و معمولاً ترنجی در وسط آن کمتر دیده می‌شود و گل متن که کشمیری نام دارد سراسر آن را با تکرار پر نموده‌است و گلهای دیگری که در این بافته به کار می‌رود عبارتند از: خارا، گل شاه عباسی، گل گرمایی، جفت گل و یک حاشیه در این گلیم وجود دارد که حاشیه چرخی و دیگری حاشیه وکیلی نام گرفته‌اند.

تفاوت گلیم با فرش در چندین مساله و بصورت عمده در نحوه بافت و اندازه‌است. گلیم نقشه ندارد و در اصطلاح به صورت حسی بافته می‌شود و به ندرت در اندازه بزرگ تر از ۳ متر در ۴ متر مشاهده می‌شود. اندازه‌های سنتی گلیم بر اساس ابعاد چادرهای عشایری که آنها را می‌بافته‌اند شکل گرفته‌است.

 

مواد اولیه، بافت‌ها و رنگ‌ها

در تمامی کشورهای تولید کننده گلیم، مواد اولیه لازم بافندگی، یعنی پشم گوسفند و شتر، موی بز و اسب و پنبه به سهولت به دست می‌آید. تولید گلیم چه به عنوان ثروت و تفاخر، کالای مصرفی یا جهیزیه در میان اقوام مختلف، فقط به دلیل وفور مواد خام، سودآور و میسر شده است.پشماصلاح نژاد گوسفند از اجداد ماقبل تاریخ آن، به نژادهای اهلی و اصیل امروز، از جمله با تکامل فنون و شیوه‌های بافندگی و نیاز انسان به استفاده از پشم، مربوط می‌شده است. پشم گوسفند‌های اولیه زبر و نمدین و چیدن آن بسیار مشکل بود. از قریب به ده هزار سال پیش ، که انسان به دام پروری و اصلاح نژاد دام پردخت، به تدریج پشم گوسفند به الیاف بلند و نرمی، که قابل ریسیدن بود، تبدیل شد. گوسفند از اولین حیواناتی است که به دست انسان اهلی شده و لزوم مراقبت از گله، انسان اولیه را که از پشم گوسفند، همواره به عنوان منبع اصلی نخ بافندگی، در آسیای مرکزی و افریقای جنوبی بهره برده است، ناگزیر به زندگی شبانی وا داشته است. چیدن پشم: پشم چینی یک الی دو بار در سال انجام می‌شود و غالباً پس از پایان سرمای زمستان در ماه های فروردین و اردیبهشت، یا چنان که در قشقایی‌ها و بختیاری‌ها مرسوم است پس از کوچ گله به مراتع تابستانی انجام می‌شود. ریسندگی: ریسندگی کاری است دشوار و ظاهراً پایان ناپذیر که معمولاً به وسیله همه افراد خانواده انجام می‌گیرد . فقط در بین قشقایی‌ها است که کار ریسندگی در انحصار زنان است البته این نوع پشم به هیچ وجه مناسب نیست زیرا دستگاه ریسندگی پشم را نازک ، شکننده و کوتاه می‌کند و حالت ارتجاعی و انعطاف پذیر آن را از بین می‌برد.مواز موهای بز،‌ شتر و اسب نیز به مقدار محدود در گلیم بافی استفاده می‌شود. مویی را که از نزدیک پوست بز می‌چینند بسیار شفاف است و به عنوان نخ تار در برخی خورجین‌ها و جوال اسب به کار می‌برند. این مو گاه همراه با پشم گوسفند دوباره ریسیده می‌شود تا ریشه‌های ظریفی به تار گلیم بدهد. پنبهدر بیش‌تر دشت‌های حاصل خیز آسیای مرکزی و آفریقای شمالی پنبه خود به خود می‌روید. پنبه از مهمترین مواد اولیه بافندگی است که اختصاصات و امکانات آن از پشم بیش تر است. پنبه به وفور کشت می‌‌شود و الیاف آن دارای استحکام بسیاری است پنبه را با قطر کم می‌تابند تا برای بافت‌های ظریف مناسب باشد. قسمت اعظم تارهای بافندگی از نخ پنبه فراهم می‌شود .دیگر مصالحگلیم ابریشمی در «آلاپو»ی سوریه و در دوره صفویه درکارگاه‌های صحنه و سنندج تولید می‌شد، تا خواست‌های تجملاتی دربار ایران را برآورده کند. امروزه از ابریشم در گلیم بافی جز در منطقه قیصری در آناتولی، استفاده نمی‌شود. بعضی از خورجین‌ها، مخصوصاً آن هایی را که جزیی از جهیزیه است با ابریشم تزیین می‌کنند. بافنده‌های عشایر و صحرانشین که به ندرت در بازارها راه می‌یابند، علاقه وافری به تزیین گلیم بافت‌های شان با زینت آلات کمیاب و غیر عادی مانند: الیاف فلزی و مصنوعی، مهره، صدف و سکه دارند. جذابیت این گونه پیرایه‌های اضافی برای صحرانشینان، نشانگر تفاوت فرهنگی آنان با دنیای غرب است. اما جذاب‌ترین رنگ‌ها از عناصر طبیعی به دست می‌آید. نتیجه سعی در تهیه رنگ از مواد طبیعی هرگز قابل پیش‌بینی نیست، زیرا اختلاط اجزاء رنگ ساز بر اساس سلیقه شخصی از عوامل نا پایداری همچون: نوع خاک،‌ آب و هوا، مواد رنگی و ترکیب کننده‌ها متأثر است. به دلیل اینگونه ابهامات، ساختن رنگ همواره با نوعی باورهای خرافی همراه بوده است.ابرش، (رگه دار شدن رنگ) تغییر رنگ را در نقشهای قالی که مربوط به طرح آن نیست، ابرش گویند. اگر دسته‌های کوچک نخ را سوا از هم رنگ کنند و در بافندگی به کار برند در اصطلاح فرش بافان آن الیاف ابرش شده است. عوامل متعددی در رنگرزی از جمله مدت زمان و درجه حرارت رنگرزی منجر به ابرش شدن الیاف می‌شود. همچنین اگر هنگام فرو بردن نخ در رنگ، کلاف را محکم به هم پیچیده باشند رنگ به الیاف مرکز آن نفوذ نمی‌‌کند. ابرش نشانه کاستی‌های مهارت نیست بل که به گلیم شخصیت و اصالت می‌بخشد و نشانگر منشأ روستایی و عشایری دست بافت است. رنگ در تعیین قدمت گلیم تا حدودی می‌تواند مفید واقع شود. مخصوصاً که رنگ‌های شیمیایی، مدت مدیدی پس از ابداع آن به مناطق دور افتاده راه یافت. حتی علم قادر نیست تاریخ دقیق تولید گلیم را مشخص سازد زیرا آزمایش‌های کربنی روی منسوجات موفقیت ‌آمیز نبوده است. قدمت گلیم‌های کهن را تنها با در نظر گرفتن همه جوانب مربوط به آن همچون زمان و مکان خریداری یا کشف، طرح و نقش، ساختار بافت و رنگ‌آمیزی می‌توان ارزیابی کرد امروزه اطلاعات مفیدی برای تشخیص تاریخ دقیق گلیم‌های قرن نوزدهم در دست است

   

 

جغرافیا

تقریباً در تمام نواحی ایران به ویژه استان آذربایجان شرقی، اردبیل، استان کرمانشاه، استان کردستان، استان فارس، استان کرمان، استان خراسان، استان هرمزگان و غیره بافته می‌شود. گلیم‌های سیرجان کرمان، عنبران اردبیل، هرسین کرمانشاه از بهترین گلیم‌های ایران هستند.

گلیم در کشورهای دیگر آسیا نظیر ترکیه، جمهوری آذربایجان، تبت، نپال و ترکمنستان نیز وجود دارد.

طرح‌های مشهور گلیم

 

انواع بافته‌های گلیمی

نمونه‌ای از یک گلیم فرش شیرکی پیچ که در سیرجان بافته شده‌است.


پنج شنبهبرچسب:نان برنجی, :: ::  نويسنده : رضا

نان برنجی نام یک نوع شیرینی محلی و سوغات شهر‌های کرمانشاه ، قزوین و در گستره‌ای کمتر، درچند شهر دیگر ایران است.

در تهیه این شیرینی که شهرت خاصی در میان ایرانگردان و ایرانیان دارد از آرد برنج، آرد گندم، پودر شکر، روغن جامد، تخم مرغ، گلاب و هل استفاده می‌شود. نان برنجی انواع گوناگونی نیز دارد که از آن میان می‌توان به نان برنجی ساده و نان برنجی زعفرانی اشاره کرد.

نان برنجی، اصلی ترین سوغات کرمانشاهیان، در هفتمین اجلاس سراسری شورای سیاستگذاری ثبت آثار معنوی کشور که در شهر شاهرود برگزار شد، به ثبت ملی رسید.

 

تاریخچه نان برنجی سوغات کرمانشاه

  • شهر کرمانشاه به سبب اینکه در مسیر جاده ابریشم و در مسیر راه کربلا قرار داشته و به همین دلیل مسافران و زائران فراوانی به این شهر رفت و آمد داشته‌اند، به فکر پخت ماده‌ای بوده‌اند که هم ماندگاری بالایی داشته باشد و هم جنبه غذایی بالایی. به همین دلیل مردم این خطه سعی در تهیه شیرینی از جنس خوراک اصلی مسافران و زائران کردند که از برنج تشکیل می‌شود.
  • قدمت و پیشینه نان برنجی در کرمانشاه به ۱۵۰ سال پیش و زمان حکومت قاجار باز می‌گردد و از ۱۵۰ سال پیش به بعد یکی از سوغات معروف کرمانشاه است.

 

 

پیشکسوتان این فن

  • از پیشکسوتان نان برنجی پزی کرمانشاه می‌توان به افرادی چون مرحوم "حاج امیر علی جعفری" معروف به "کلوچه پز" و مرحوم "حاج رضا شکر ریز" و مرحومان "حاج محمد صادق و حاج محمد ابراهیم منتظری" و "حاج عبدالله زاده" و "حاج مسعود مطهری" یاد کرد که به واقع همین پیشکسوتان بودند که زمینه انبوه تولید را سبب شدند.
  • همچنین، از اصول به کار رفته در این فن این بود که تنها کسی که می‌توانسته به خمیر نان برنجی دست بزند پیشکسوت این فن بوده و این افراد تنها با وضو این کار را انجام می‌دادند.


پنج شنبهبرچسب:کاک, :: ::  نويسنده : رضا

یوخه یا کاک، نوعی شیرینی سنتی ایرانی و سوغات شهرهای کرمانشاه و شیراز است.که در شیراز به آن نان یوخه میگویند.

این شیرینی از ورقه‌های بسیار نازک خمیر است که با استفاده از ساچ های مخصوص درست می شود .شيرينی كاک، سبك ، خوش مزه و پر انرژی است، كاک را از آرد گندم ، شكر ، تخم مرغ ، دارچين ، روغن ، هل و آب درست مي‌كنند. كاک پزان كرمانشاه در تهيه اين نوع شيرينی سليقه به خرج داده و روی كاک را با پودر پسته ، نارگيل و خلال بادام تزيين مي‌كنند.

پرونده طرز تهیه شیرینی محلی «کاک» کرمانشاهی در جریان برگزاری هفتمین اجلاس سراسری شورای سیاستگذاری ثبت آثار معنوی کشور به لیست میراث معنوی ایرانیان پیوست.

 

پیشکسوتان این فن

  • از پیشکسوتان کرمانشاه می توان به افرادی چون مرحوم "حاج امیر علی جعفری" معروف به "کلوچه پز" و مرحوم "حاج رضا شکر ریز" و "حاج عبدالله زاده" و "حاج مسعود مطهری" یاد کرد که به واقع همین پیشکسوتان بودند که زمینه انبوه تولید را سبب شدند.
  • همچنین، از اصول به کار رفته در این فن این بود که تنها کسی که می توانسته به خمیر نان برنجی دست بزند پیشکسوت این فن بوده و این افراد تنها با وضو این کار را انجام می دادند.


پنج شنبهبرچسب:روغن کرمانشاهی, :: ::  نويسنده : رضا

ستجو

روغن حیوانی

روغن حیوانی (در کُردی: ڕۊنِ دان řün-i Dan) که به آن روغن کرمانشاهی نیز گفته می شود، نوعی روغن است که در ایران بهترین نوع آن را در منطقهٔ کرمانشاه در کردستان ایران، از شیر گاو و گوسفند به دست می‌آورند و در مقابل روغن نباتی به معنی مطلق روغن زرد نیز استعمال می‌شود.

روغن حیوانی از نوعی کرهٔ محلی به‌دست می‌آید که از به هم زدن دوغ در مشک تهیه می‌شود. ابتدا دوغ تهیه شده از ماست را درون مشک ریخته و پس از تکان دادن مشک، کره را از دوغ جدا می‌کنند. سپس کره را درون دیگ‌های بزرگ ریخته و به ملایمت حرارت می‌دهند. در اثر حرارت، آب کره تبخیر و روغن آن که چربی حیوانی است باقی می‌ماند.

طعم این روغن بستگی زیادی به نحوه خوراک و چرای دام دارد؛ به‌دلیل چرای گله‌های گوسفند منطقه کرمانشاه در مراتع پر علف مرتفع، این روغن از بو و مزهٔ خاصی برخوردار است که حاصل گیاهان معطر مناطق مرتفع کوهی می‌باشد.

روغن حیوانی یکی از سوغاتی های اصلی منطقهٔ کرمانشاه است و در آشپزی غذاهای کُردی نیز استفادهٔ بسیاری دارد.



پنج شنبهبرچسب:, :: ::  نويسنده : رضا

نان خرمایی نوعی شیرینی است که از ترکیب خرما، آرد گندم، شكر، روغن کرمانشاهی، زعفران، آب، گلاب، تخم‌مرغ تهیه می‌شود و از سوغاتی های شهر کرمانشاه است. برای تهیه این شیرینی خرمای هسته گرفته را له نموده و به‌وسیله خمیری که از آرد گندم تهیه شده پوشش داده و درون فر می‌پزند . ادویه بکار گرفته شده در این شیرینی زیره می‌باشد . این شیرینی هم خانواده کلمپه کرمانی می‌باشد.



دوره اسلامی

تکیه بیگلربیگی، بنایی مربوط به دوران قاجار

در سال ۶۴۰ م در پی حمله اعراب به ایران «سعد جریر» به شهر دینور تاخت و از فتح آن ناکام ماند و سپس راهی کرمانشاه شد و بدون نبرد این شهر بدست اعراب افتاد با این وجود اعراب شهر کرمانشاه را بکلی ویران کردند؛ و از جمعیت آن کاسته شد و در پی آن ساکنان این شهر به شهر دینور مهاجرت کردند.و پس از آن از اویل قرن دوم هجری قمری مردم کرمانشاه شهر را در حاشیه رود قره سو احداث کردند و در دوران عباسیان بدلیل موقیت استراتژیک خود یکی از چهار شهر مهم عراق عجم به حساب می‌آمده‌است. کرمانشاه در سال ۱۲۲۰ م پس از حمله مغول به ایران بار دیگر ویران شد و آسیب‌های بسیاری دید. سپاه هلاکو خان که برای فتح بغداد می‌رفت کرمانشاه را نیز ویرانه کرد. در قرن هشتم سپاه امیر تیمور به کرمانشاه یورش آورد و در توصیف شرایط آن زمان در کتاب نزهه القلوب آمده‌است:

کرمانشاه دهی است که طاق شبدیز (بستان) در آن قرار دارد و دارای قدمت است. همدان نیز در مجاورت آن است و جزوی از قلمروی علی شکر محسوب می‌شود.

با تشکیل حکومت صفویان، کرمانشاه همچون دیگر شهرهای ایران تحت تسلط این حکومت در آمد. در سالهای آغازین حکومت صفوی به دلیل جنگ وستیز این حکومت با عثمانی، کرمانشاه گاه تحت تسلط صفویه و گاه تحت تسلط عثمانی بود. از عصر شاه صفی به بعد، با ورود خاندان زنگنه به وادی قدرت که تیولداران کرمانشاه بودند و بنای شهر کرمانشاه در این دوره در میان پل کهنه و قلعه کهنه امروز قرار داشته‌است. با پایان یافتن جنگهای میان ایران و عثمانی با انعقاد عهد نامه ذهاب در سال ۱۰۱۸ سبب شد تا کرمانشاه از عصر شاه صفی تا پایان دوره صفویه دورانی از آرامش همراه با ترقی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی طی کند.

در عصر افشاریه به دلیل وجود توپخانهٔ نادری در کرمانشاه این شهر اهمیت نظامی پیدا کرد و به جبههٔ جنگ نادر شاه با عثمانی تبدیل شد. بعد از مرگ نادر این شهر به دلیل وجود توپخانهٔ نادری در کانون توجه قدرت طلبان قرار داشت و نزاعهای میان سرداران مختلف بر سر دستیابی به این شهر صورت گرفت که در نهایت کریم خان بر آن مسلط شد.

در عصر زندیه کرمانشاه با وجود حکمران مقتدر خود الله قلی خان زنگنه اگر چه دورانی کوتاه توام با آرامش را از سر گذراند اما با مطرح شدن الله قلی خان به عنوان یکی از مدعیان قدرت و تلاش وی برای دستیابی به تاج و تخت سلطنت بعد از مرگ کریم خان، بار دیگر این شهر به وادی جنگ و ستیز مبدل گشت.

میدان شهرداری سابق در سال ۱۳۱۷
نگاره‌ای از طاق بستان در سال ۱۸۲۹ م

دوران بعدی رشد و توجه به کرمانشاه در دوران قاجاریه بود که مورد توجه دوباره حکومت از لحاظ سیاسی و اجتماعی بود. در سال ۱۱۸۴ با منصوب شدن محمد علی میرزا دولتشاه به حکومت کرمانشاهان طرح‌های شهری را در کرمانشاه به اجرا در می‌آورد و شکل کنونی شهر کرمانشاه را بنا می‌کند.

این شهر در جنبش مشروطه سهمی به سزا داشت پس از استقرار مشروطه اختلاف بینش‌های سیاسی منجر به پیدایش احزاب مختلف شد که مهمترین آن‌ها حزب دموکرات و اعتدالیون بود که از چهره‌های مهم در میان دموکرات‌ها یارمحمدخان کرمانشاهی بود که در نبردهای کرمانشاه، تبریز و تهران نقش ایفا کرد. کرمانشاه در جنگ جهانی اول و دوم به تصرف قوای بیگانه در آمد و پس از پایان جنگ تخلیه شد. همچنین این شهر در جنگ ایران و عراق، خسارات زیادی دید.



پیش از اسلام

طاق بستان، نمایی از طاق بزرگ و کوچک

تاریخدانان قدمت تاریخی کرمانشاه را بین ۸ تا ۱۲ هزار سال برآورد کرده‌اند و برخلاف سایر نقاط ایران که به صورت مقطعی مورد سکونت قرار می‌گرفته‌اند، این مکان همواره مورد سکونت انسان در دوره‌های مختلف قرار گرفته‌است. این شهر به لحاظ تاریخی از دوران باستان به عنوان دروازهٔ ورودی آسیا به جلگهء معروف میان‌رودان بوده‌است. دلیل این ادعا همانطور که در متون تاریخی نیز آمده‌است، وجود بزرگترین راه ارتباطی میان فلات ایران، چین و هندوستان با ساکنان میان‌رودان است که به این راه اصطلاحاً شاهی نیز گفته می‌شود.

در هزاره چهارم پیش از میلاد استان کرمانشاه یکی از مراکز مهم تجاری و بازرگانی بوده و بازرگانان آن با بازرگانان شوشی و میان‌رودانی به داد و ستد و مبادله کالا مبادرت می‌ورزیدند. حضور بازارهایی در گودین کنگاور و چغاگاوانه اسلام آباد از آن دوره شاهدی بر این مدعا است. به استناد کتیبه‌های بابلی و آشوری، ساکنان زاگرس اقوام لولوبی و گوتی بودند. این مردمان به منظور حفاظت از این خطه مرتب با بین‌النهرینی‌ها در جنگ و ستیز بوده‌اند که در این امر به پیروزی‌های چشمگیری نیز نایل شده‌اند و از آن پس دره‌های زاگرس قرن‌ها مرکز تمدن و حکومت‌های ایرانی و میان‌رودانی بوده‌است. حضور نقش برجسته‌های این اقوام در یکی از قدیمی‌ترین نقش برجسته‌های خاورمیانه محسوب می‌شود بیانگر این موضوع است.

در دوران ساسانیان یکی از شهرهای مهم این دوره به حساب می‌آمده که بناهای زیادی در دروان خسروپرویز در آن ساخته شد و همچنین نشستگاه وی نیز بوده‌است. گویند که در زمان خسرو بنای بلندی به ارتفاع ۴۵ متر به شکل مربع در آن ساخته بودند و سنگ‌ها را با سیخ‌های آهن چنان به هم وصل کرده بودند که میان سنگ‌ها دیده نمی‌شد و گمان می‌رفت که عمارت یکپارچه از سنگ ساخته شده‌است. که از آن برای پذیرایی از پادشاهان سایر کشورها استفاده می‌شد.

همچنین در تاریخ آمده‌است هنگامی که محمد، خسروپرویز را به اسلام دعوت کرد، خسرو در کنار رود قره سو نشسته بود و با خواندن نامه به خروش آمد و نامه را پاره کرد و به داخل رود قره سو ریخت.



تاریخ باستان

نخستین مولاژ ساخته شده از انسان نئاندرتال در ایران، موزه پارینه سنگی زاگرس

کرمانشاه که در میانه‌های رشته کوه زاگرس قرار دارد به دلیل وضعیت آب و هوایی، کوهستانی بودن و وجود پناهگاه و غارهای طبیعی همواره مورد توجه انسان‌های عصر سنگ بوده‌است.

کرمانشاه از لحاظ بقایای سکونت‌های پیش از تاریخ، یکی از مناطق بسیار غنی و مهم در ایران و غرب آسیا است. قدیمی‌ترین آثار سکونت بشر در کرمانشاه مربوط به دورهٔ دیرینه‌سنگی است که شامل چند تبر دستی سنگی است که در منطقهٔ گاکیه و غرب هرسین یافت شده‌است.این آثار دست‌کم حدود ۲۰۰ هزار سال قدمت دارند. آثار مهمی از دوران عصر سنگ در غارهای کرمانشاه کشف شده‌است که بیشترشان مربوط به دوره‌های میان‌سنگیو نوسنگی است.

مردم کرمانشاه در دوران باستان بسیاری از نخستین‌های تاریخ را به نام خود ثبت کرده‌اند؛ نخستین انسان‌هایی که در حدود ۹ هزار سال پیش با گرم شدن زمین غارنشینی را ترک کرده و به زندگی یکجانشینی روی آورده‌اند ساکنان این بوم بوده‌اند که نخستین خشت خام را تولید و در ساخت خانه و صنعت از آن استفاده کرده‌اند. و نخستین روستای خاورمیانه در دروان نوسنگی از ۹۸۰۰ ق. م تا ۷۴۰۰ ق. م در این مکان شکل گرفته‌است. کرمانشاهیان در دروان باستان با اختراع سفال نخستین انسان‌هایی بودند که رو به فعالیت‌های صنعتی آوردند و آثار زیادی از دوران پیش از تاریخ در کرمانشاه یافت شده‌است.



پنج شنبهبرچسب:, :: ::  نويسنده : رضا

کِرْمانْشاهْ (دربارهٔ این پرونده آوا ) نهمین شهر پرجمعیت و یکی از کلان‌شهرهای ایران و مرکز استان کرمانشاه در ایران می‌باشد که دارای جمعیتی بالغ بر۸۸۴۷۰۶ نفر و مساحت ۹۳٬۳۸۹٬۹۵۶ متر مربع است. شهر کرمانشاه بزرگترین شهر کردنشین و مهمترین شهر در منطقهٔ مرکزی غرب ایران است.کرمانشاه از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران به شمار می‌رود و پیدایش آن به سده چهارم میلادی باز می‌گردد و از آن دوران تا حمله اعراب به ایران به عنوان دومین پایتخت ساسانیان مورد توجه حکومت بوددر دوران سلجوقیان در قرن یازدهم میلادی کرمانشاه به عنوان شهر ارشد کردستان انتخاب شد. در قرون وسطی شهر کرمانشاه یا قرمیسین در حکم یکی از نواحی چهارگانه عراق عجم شناخته می‌شد. در آن زمان اغلب اوقات ایالت جبال را عراق عجم می نامیده‌اند تا با عراق عرب اشتباه نشود که به طور تقریبی نیز با ناحیه ماد باستانی مطابقت داشت. با گذشت یازده سده از حملهٔ اعراب به ایران، این شهر در دوران قاجار دوباره شکل شهرنشینی خود را باز یافت و به‌دلیل قرارگرفتن در چهارراه دو محور شمال به جنوب و خاور به باختر و نیز همسایگی با کشور عراق و واقع‌شدن بر سر راه شهرهای زیارتی کربلا و بغداد از اهمیت بسیاری برخوردار است.این شهر در جنبش مشروطه سهمی به سزا داشت و در جنگ جهانی یکم و دوم به تصرف نیروهای بیگانه در آمد و پس از پایان جنگ تخلیه شد. همچنین این شهر در جنگ ایران و عراق، خسارت‌های زیادی دید.

شهر کرمانشاه از شمال به ، از شمال باختری به و از جنوب به سفید کوه ختم می‌شود و یکی از شاهراه‌های ارتباطی خاور و باختر و کهن‌ترین راه گذر از ایران به میان‌رودان است.

شهر کرمانشاه دارای آب و هوای معتدل کوهستانی است. در سده چهارم میلادی شهر کرمانشاه که در آن دوران روستای خوش آب و هوایی بود به عنوان دومین اقامتگاه پادشاهی ساسانیان برگزیده شد.در دوران ساسانیان باغ‌های بزرگی در این منطقه ساخته شد و تا مدت‌ها مکان خوش‌گذرانی شاهان ساسانی بوده‌است.

کرمانشاه مرکز کشاورزی ایران است و بیشتر درآمد اقصادی این شهر نیز از این راه‌است. همچنین میزان صادرات مواد خوراکی، مصالح ساختمانی و صنایع دستی کرمانشاه در ۳ ماه نخست سال ۱۳۸۸ در مجموع ۹٪ از صادرات کل کشور را شامل می‌شود.

ـــــــــــــــــــــــــ-

 

پیشینه نام کرمانشاه

کرمانشاه در دوره‌های مختلف دارای نام‌های مختلفی بوده که معمولاً با تغییر از حکومتی به حکومتی دیگر صورت می‌گرفته‌است، در قدیمی‌ترین شکل خود اولین بار در دوران باستان و در زمان فرمانروایی کاسی‌ها کرمانشاه را با نام الیپی می‌خوانند و در دوران هخامنشیان از کرمانشاه با نام‌های کامبادن، کارمیسین، کارمیشین، کرمینشان و غیره یاد می‌شود.

پس از اسلام، اعراب نام کرمانشاه را به قرمسین تغییر دادند و در دوره‌های بعدی کرمانشاه با نام کرمانشاهان و کرمانشاه خوانده می‌شد. نام کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب ۵۷ به قهرمانشهر و چندی بعد به باختران تغییر پیدا کرد؛ ولی از آن‌جایی که این امر با اعتراضات گستردهٔ مردم همراه شد، در نتیجه چندی بعد با تلاش‌های اسماعیل ططری و با تصویب قانونی نام شهر به نام قدیمی خود تغییر یافت.

نام کرمانشاه در افسانه‌ها

در افسانه‌ها بنای شهر کرمانشاه را بدست طهمورث دیوبند پادشاه افسانه‌ای پیشدادیان بیان کرده‌اند.

باورها در مورد نام کرمانشاه

در مورد نامگذاری کرمانشاه باورهای متفاوتی است، عده‌ای نام کرمانشاه را به بهرام چهارم منسوب می‌دانند که در سدهٔ سوم تا چهارم میلادی پادشاه شهر کرمان بوده و پس از تأسیس کرمانشاه این شهر را با نام او می‌خوانند.



 سری سوم تصاویر

 

     

 

     

 

           

 

   

 

برای دیدن هر تصاویر در سایز واقعی بر روی آن کلیک کنید.



 

 

 

آیا می دانید چه شغلی برای شما مناسب تر است و چه کارهایی را می توانید بهتر از سایرین  انجام دهید؟

 

در این مقاله می خواهیم ببینیم که هر کدام از متولدین ماه های مختلف، برای چه شغل هایی مناسب هستند. پس اگر دوست دارید بدانید که حرفه ی نجومی شما چیست، در این مقاله با ما همراه شوید!

 

  برج حمل (فروردین)

 

متولدین این ماه دوست دارند زندگی، کار، تفریح و...همه چیز خود را متنوع و مهیج کنند. از آنجا که عاشق تنوع و هیجان هستند، برای کارهایی مثل تبلیغات، رسانه های گروهی، طراحی مُد، و معماری مناسب هستند. متولدین فروردین در کارهایی که نیازمند خلاقیت است بسیار موفق خواهند بود.

 

 برج ثور  (اردیبهشت)

 

متولدین این ماه دریای صبر و بردباری هستند. فقط کافی است منابع و فرجه کاری را به آنها بدهید تا سر موقع کار را به خوبی برایتان انجام دهند، و اصلاً هم برایشان مهم نیست که آن کار چقدر خسته کننده  ملالت آور بوده. این افراد بانکدارها، دانشمندها، حسابدارها و معلم های خوبی خواهند شد، چون اینکارها نیازمند صبر و استقامت است.

 

 برج جوزا (خرداد)

 

متولدین این ماه منبع انرژی هستند، و از صبر کردن هم خسته نمی شوند (مثل متولدین ماه اردیبهشت). از اینرو نیازمند حرفه هایی هستند که در آن فرد باید روی پای خود بایستد. آنها مکتشفین، مترجمین، و هتلدارهای خوبی می شوند چون این کارها مستلزم انرژی و نیروی فراوان است. این افراد حتی اگر 5 سال هم از شروع کار یک پروژه بگذرد، انرژی خود را از دست نمی دهند.

 

 

 

برج سرطان (تیر)

 

متولدین این ماه شنوندگان بسیار خوب و برای دردودل فوق العاده هستند. این افراد طبیعتاً برای شغل هایی که نیازمند ارائه ی پند و اندرز است مثل مشاوره، حقوق، روانشناسی، روانپزشکی و تدریس بسیار مناسب هستند. اینها افرادی احساساتی هستند، به همین دلیل نسبت به احساسات دیگران نیز حساس می باشند و هر کاری از دستشان برمی آید برای رفع درد و رنج دیگران انجام می دهند.

 

 

 

 برج اسد (مرداد)

 

بشاشیت و جمع گرایی بیش از حد، و توانایی متولدین این ماه برای القای زندگی و حیات حتی در کسل کننده ترین موقعیت ها، باعث می شود بتوانند رهبران فوق العاده ای شوند. این افراد همچنین در شغل هایی که در آن نیاز به تحرک، انگیزش و خلاقیت زیاد است هم موفق خواهند شد. رسانه های گروهی، تدریس، هنر، و تبلیغات از جمله کارهایی است که به خوبی از عهده ی آن برمی آیند. آنها همچنین می توانند رئیس جمهور، مدیر و رئیس و ویراستارهای فوق العاده ای شوند.

 

 

 

برج سنبله (شهریور)

 

تکیه کلام متولدین این ماه "تجزیه و تحلیل کن!" است. با توجه به همین علامت کارهایی به آنها داده شود تا بتوانند این نیاز درونی خود را برای تحقیق و تحلیل ارضاء کنند. تحقیقات، اکتشاف، آزمایشات و تحقیقات پزشکی بهترین شغل های مناسب برای آنهاست.

 

 

 

برج میزان (مهر)

 

این افسونگران خوش زبان در زمینه هایی قابلیت دارند که بتوانند از این سرمایه ی خدایی خود استفاده کنند. متولدین این ماه بهترین سیاستمداران، مشاوران تحصیلی و آموزشی، دلالان، و مشاوران خواهند بود. آنها افرادی منصف و بااخلاق هستند، و در شغل های که نیازمند قضاوت و انصاف است نیز بسیار موفق خواهند شد.

 

 

 

برج عقرب (آبان)

 

متولدین این ماه افرادی بسیار فردگرا هستند. آنها دوست دارند به سبک و مرام خود کار کنند و کسی در کار آنها دخالت نکند. به طور خلاصه بگویم، از رئیس و آقا بالا سر داشتن متنفرند. آنها می توانند موسسان شرکت، تاجران، مدیران، مشاوران خوبی باشند.

 

 

 

برج قوس (آذر)

 

متولدین این ماه عاشق مسافرت و دوستیابی هستند و بسیار خوش صحبت هستند. به خاطر همین خصوصیات و ویژگی ها می توانند در کارهایی مثل فروشندگی موفق شوند. آنها همچنین برنامه ریزان و بازاریابان موفقی خواهند بود. در هر کاری که با مشتری و ارباب رجوع سروکار داشته باشد، آنها موفق خواهند بود.

 

 

 

برج جدی (دی)

 

متولدین این ماه اشتیاق چندانی برای انجام کارهای بزرگ ندارند، و دوست دارند به حال خود باشند. آنها با اشیاء و لوازم بیجان رابطه ی بهتری برقرار می کنند تا آدم ها. شغل های مورد علاقه ی آنها کارهای نرم افزاری کامپیوتر، و مهندسی فناوری اطلاعات است. آنها مکانیک ها و تعمیرکارهای خوبی خواهند شد.   

 

برج دلو (بهمن)

 

متولدین این ماه افرادی ترقی خواه، پیشرو و آینده نگر هستند. بهتر است آنها در قسمت برنامه ریزی و سرپرستی شرکت به کار گمارده شوند. علاوه بر اینها، آنها ستاره شناسان، فالبینان، و طالع بینان بسیار خوبی خواهند شد. بله، آنها بیش از سایر مردم می توانند آینده نگری کنند.

 

 

 

برج حوت (اسفند)

 

متولدین این ماه دنباله روهای بسیار خوبی هستند. آنها می توانند با کمک گرفتن و پیروی از کتاب راهنما، دشوارترین کارها را هم انجام دهند. آنها نایب رئیس جمهور، نایب وزیر و نایب رئیس و معاونان خوبی خواهند شد




 

 
 

 

فوریه چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ شادی یا ترس؟ آیا می دانید که متولدین ماه های مختلف واکنش متفاوتی نسبت به این رویداد رمانتیک دارند و دوست دارند ولنتاین را به صورتی متفاوت جشن بگیرند؟

 

برج حمل (فروردین)

 

شما بیشترین کارت ها، گل ها، و شکلات ها را هدیه می گیرید. البته فکر کنم بدتان هم نمی آید که خودتان هم برای خودتان گل و شکلات بفرستید!

 


برج ثور (اردیبهشت)

 

یک دسته گل قاصدک، شکلات های ارزان قیمت و شامی در یک رستوران فَست فود؟ نگران نباشید، احتمالاً دارید کابوس می بینید!

 


برج جوزا (خرداد)

 

متولدین این ماه مثل سایر کارهایشان، امشب هم با دو نفر قرار دارند، و آخر شب را هم با دوستانشان برنامه می گذارند.

 


برج سرطان (تیر)

 

فکر می کنم برای متولدین این ماه هیچ هدیه ای از یک دستمال ابریشمی گلدوزی شده و یک بسته شکلات قلب شکل بهتر باشد.

 


برج اسد (مرداد)

 

یک شاخه گل رزی که معشوقتان برایتان فرستاده است اصلاً خوشحالتان نمی کند. فکر می کنید لیاقت حداقل صدها شاخه گل را داشته اید!

 


برج سنبله (شهریور)

 

اصلاً دوست ندارید که جعبه شکلاتی را که هدیه گرفته اید را با کسی سهیم شوید. همه اش نگران این هستید که مبادا یکی به آنها ناخنک بزند یا گل هایتان را بو کند!

 


برج میزان (مهر)

 

به هر کسی که می شناسید کارت ولنتاین می فرستید: آرایشگرتان، معلم هایتان، بقال محل، پسر خاله ی بقال محل و...دوست ندارید هیچ کس این شب احساس تنهایی کند.

 


برج عقرب (آبان)

 

برخلاف معمول شما اصلاً دوست ندارید که شب ولنتاین شام را بیرون صرف کنید. ترجیح می دهید یک شب رویایی را در خانه در کنار معشوقتان بگذرانید!

 


برج قوس (آذر)

 

اصلاً دوست ندارید برای کسی کارت ولنتاین بفرستید! اگر کسی بیشتر از آن چیزی که منظور شما بوده از آن کارت استنباط کند چه؟ به خاطر همین خودتان را به فراموشی می زنید که انگار یادتان رفته ولنتاین چه روزی است!

 


برج جدی (دی)

 

بوی گل شما را به عطسه می اندازد و اصلاً هم از شکلات خوشتان نمی آید! درعوض به نظرتان هیچ چیز برای ولنتاین بهتر از یک هدیه ی گران قیمت نیست!

 


برج دلو (بهمن)

 

دوست ندارید از روال عادی زندگی بیرون بیایید. همان چای گیاهیتان را می خورید و اصلاً هم فکر نمی کنید خوردن کمی شکلات باعث شود که مثل بقیه شوید!

 


برج حوت (اسفند)

 

عاشق اینجور مراسم ها هستید! اصلاً به امید همین روزها زندگی می کنید! فکر میکنید اگر هر روز زندگی ما آدم ها ولنتاین بود و همه به هم گل و شکلات هدیه میدادند، دنیا بهشت می شد!




 

 
 
 

 

 

آیا می دانید چه ورزش هایی برای متولدین ماه های مختلف مناسب است و متولدین ماه های مختلف از چه فعالیت های ورزشی بیشتر لذت می برند؟

 

برج حمل (فروردین)

 

قوچ قوی هیکل انرژی زیادی را صرف ورزش می کند. فعالیت های ورزشی مثل دو سرعت، ایروبیک پیشرفته و تایبو برای متولدین این ماه بسیار مناسب است.

 


برج ثور (اردیبهشت)

 

گاو نیرومند و پرعضله، بنیه و استقامت بسیار بالایی دارد که برای ورزش هایی مثل قایقرانی، وزنه برداری، مسابقات طناب کشی، راگبی، و کریکت بسیار مناسب است.

 


برج جوزا (خرداد)

 

دوقلوهای پراستعداد، و قابل انعطاف، از ورزش های دو نفره و ورزش هایی که نیاز به استفاده از قوه تعقل دارد، لذت می برند. تنیس دو نفره، کروکه (نوعی بازی با گوی و حلقه کروکت)، بیلیارد و لوژسواری برای متولدین این ماه بسیار مناسب است.

 


برج سرطان (تیر)

 

خرچنگ که عنصر وجودیش آب است، به شرکت کردن در ورزش های گروهی که در آب انجام می گیرد علاقه زیادی دارد، از اینرو ورزش هایی مثل واترپولو، قایقرانی، و هاکی روی یخ برای آنها بسیار مناسب است.

 

برج اسد (مرداد)

 

متولدین این ماه که ذاتاً رهبر به دنیا آمده اند، بنیه و استقامت بالایی داشته و علاقه و رغبت زیادی هم به ورزش های رقابتی دارند. قایق رانی، گلف، اسکی و مسابقات اتومبیل رانی جزء ورزش های محبوب آنهاست.

 


برج سنبله (شهریور)

 

فرشته پر ذوق و استعداد و کاردان، به دنبال ورزش هایی است که انگیزش ذهنی داشته باشد و علاقه زیادی به فیتنس دارند و ورزش هایی مثل بسکتبال، ژیمناستیک، یوگا و بدنسازی برای این افراد بسیار مناسب است.

 


برج میزان (مهر)

 

افراد متولد این ماه به دنبال ورزش های فکری هستند که به صورتی دو نفره انجام گیرد و بتوانند از طریق آنها تعادل خود را محک بزنند. ورزش هایی مثل ژیمناستیک، پاتیناژ، هندبال، و اسکیت مناسب حال آنهاست.

 


برج عقرب (آبان)

 

عقرب جهنده و مکار، از ورزش هایی لذت می برد که جرات آنها را محک بزند و نیاز به استقامت و استراتژی داشته باشد. شطرنج یا دو ماراتن ورزش های ایدآل برای این افراد است.

 


برج قوس (آذر)

 

کماندار پرجرات و پر انرژی در ورزش های تیمی و استقامت طلب استعداد زیادی دارند. ورزش هایی مثل بیس بال، اسب سواری، اسکواش، و البته تیراندازی با تیر و کمان برای آنها مناسب است.

 


برج جدی (دی)

 

بُز ثابت قدم، ذاتاً تمایل بسیار زیادی به کوه نوردی و صخره نوردی دارد. ورزش های تیمی مثل فوتبال نیز زمینه رقابتی برای آنها فراهم می کند که علاقه زیادی به آن دارند.

 


برج دلو (بهمن)

 

متولدین این ماه در جدیدترین ورزش ها که حتی بیشتر مردم اسمش را هم نشنیده اند، شرکت می کند. آنها برای ورزش هایی مثل اسنوبورد، موج سواری، پرش با اسکی، و پرش مناسب هستند.

 


برج حوت (اسفند)

 

ماهی آب دوست ما در ورزش های آبی مثل اسکی آبی، ماهیگیری، قایق سواری در رودخانه و البته شنا تبحر خاصی دارد .




 
 
شاید شما هم جزو افرادى هستید كه در دوران تحصیل درس هندسه برایتان هیچ جذابیتى نداشته و احتمالاً از شنیدن نام آن بیزارید ولى چند لحظه این موضوع را فراموش كنید. بعد ساده ترین اشكال هندسى را به خاطر بیاورید؛ مربع، مستطیل، مثلث، دایره و منحنى. سپس خیلى سریع و بدون اینكه زیاد به مغزتان فشار بیاورید شكلى را انتخاب كنید كه بیشتر از همه مى پسندید. در حقیقت یك تست روانشناسى پیش روى شما قرار دارد كه با توجه به انتخابتان بسرعت نشان مى دهد شما در زندگى چه جور آدمى هستید و در چه مشاغلی احتمال موفقیتتان بیشتر است!

 

 مربع

افرادى كه شكل مربع را انتخاب مى كنند كسانى هستند كه در یك محیط پایدار بیشترین احساس آرامش را دارند و مسیر كارهایشان كاملاً واضح است. چنین اشخاصى محافظه كارند و دوست دارند همه چیز مرتب و منظم باشد. وظیفه شناس هستند و اگر كارى را به آنها محول كنید آنقدر روى آن وقت مى گذارند تا تمام شود، حتى اگر كارى تكرارى و طاقت فرسا باشد و مجبور شدند به تنهایى آن را انجام دهند.

 مستطیل

اصولگرایى مشخصه بارز این افراد است. آنها نیز نظم و ترتیب را دوست دارند ولى آن را بیشتر از طریق سازماندهى هاى دقیق اجرا مى كنند. این امر سبب مى شود كه راه هاى مناسبى را انتخاب و همه قواعد و مقررات را بررسى كنند. اگر وظیفه اى را به این اشخاص محول كنید ابتدا آن را به خوبى سازماندهى مى كنند تا اطمینان یابند که به طور اصولی اجرا خواهد شد.

 

 مثلث

اشخاصى كه شكل مثلث را انتخاب مى كنند هدف گرا هستند. آنها از برنامه ریزى قبل از انجام كارها لذت مى برند و به طرح موضوعات و برنامه هاى بزرگ و بلند مدت تمایل نشان مى دهند، اما ممكن است جزئیات را فراموش كنند. اگر كارى را بر عهده آنها بگذارید ابتدا هدفى را براى آن تعیین و سپس با برنامه ریزى کار را آغاز می کنند.

 

دایره

چنین افرادى اجتماعى و خوش صحبت هستند، هیچ لحن خشنى ندارند و امور را به وسیله صحبت كردن درباره آنها تحت كنترل خود در مى آورند. ارتباطات اولین اولویت آنها در زندگى است. مطمئن باشید كه اگر وظیفه اى به آنها محول شود آنقدر درباره آن صحبت مى كنند تا هماهنگى لازم ایجاد شود.

 منحنى

خلاقیت در این قبیل افراد موج مى زند و اغلب اوقات كارهاى جدید و متفاویت را ارائه مى دهند. نظم و ترتیب برایشان كسالت آور است و اگر تكلیف را براى آنها در نظر بگیرید ایده هاى خوب و مشخصى را براى آنها ابداع می کنند.

 

  به طور كلى افرادى كه سه شكل اول یعنى مربع، مستطیل و مثلث را انتخاب مى كنند در جهت مسیر ویژه در حركت هستند و كارها را به طور منطقى و اصولى انجام مى دهند ولى ممكن است خلاقیت كمى داشته باشند.
اما گزینش دایره و منحنى نشان دهنده خلاقیت و برون گرایى است. چنین افرادى به موقعیت هاى جدید و سایر افراد دسترسی پیدا می کنند اما چندان اصول گرا و قابل اعتماد نیستند.

 

 كاربرد تست

 این تست براى ارزیابى افراد نسبت به موقعیت شغلى شان كاربرد دارد و یا به منظور پى بردن به این نكته كه اشخاص مختلف تا چه حد مى تواند با هم كار كنند. اگر شما بشدت علاقه  مندید كه یك كار خاص و اصولى را انجام دهید یك فرد مربع دوست میتواند همكار خوبى برایتان باشد. همچنین اینگونه افراد براى كار در دوایر حسابرسى هم كاملاً مناسبند. اگر كارها نیاز به سازماندهى گروهى داشته باشد مثلث دوستان در پیشبرد فعالیت ها موفق خواهند بود. این افراد مى توانند مجرى خوبى باشند چون اهداف را مشخص و اطمینان مى یابند كه دستیابى به آنها ممكن است. براى هر نوع ارتباطات حضورى افرادى كه دایره را انتخاب مى كنند، بهترین هستند. آنها مى توانند یك كارمند خوب، مسؤول پذیرش یا فردى باشند كه به مشتریان خود خدمات مناسبى را ارائه مى دهند. بالاخره افرادى كه شكل مورد علاقه شان منحنى است همیشه ایده هاى تازه دارند و به طور مثال براى كار در شركت هاى تبلیغاتى مناسبند



 

 

 

یه فال جالب ! كمتر آدمی به فال و طالع بینی اعتقاد راسخ داره ، اما خوندن این جور فال ها خالی از لطف نیست ، ضمن اینكه همیشه یه مواردی هست كه یه جور فال یا طالع بینی گوشزد می كنه و با واقعیت هم سازگاره . مگه نه؟

 رنگ خودتون رو با توجه به تاریخ تولدتون پیدا كنید و بعد توضیح مربوط به اون رنگ رو بخونید


در صورتیكه تاریخ تولد شما در :

اول فروردین ماه باشد سیاه هستید.
بین دوم فروردین تا 11 فروردین باشد ارغوانی هستید
بین 12 تا 21 فروردین باشد. شما سرمه ای است
بین 22 فروردین تا 31 فروردین باشد نقره ای هستید.
بین یكم اردیبهشت تا 10 اردیبهشت باشد سفید هستید.
بین 11 اردیبهشت تا 24 اردیبهشت باشد شما آبی هستید.
بین 25 اردیبهشت تا سوم خرداد باشد شما طلائی رنگ هستید.
بین 4 خرداد تا 13 خرداد باشد شما شیری رنگ هستید.
بین 14 خرداد تا 23 خرداد ماه باشد شما خاكستری هستید.
بین 24 خرداد تا دوم تیر ماه باشد شما رنگ خرمائی هستید.
سوم تیر ماه باشد رنگ شما خاكستری است.
بین 4 تیر ماه تا 13 تیر ماه باشد شما قرمز هستید.
بین 14 تیر ماه تا 23 تیر ماه باشد شما نارنجی هستید.
بین 24 تیر ماه تا سوم مرداد ماه باشد شما زرد هستید.
بین 4 مرداد ماه تا 13 مرداد باشد شما صورتی هستید.
بین 14 مرداد تا 22 مرداد باشد شما آبی هستید.
بین 23 مرداد تا یكم شهریور باشد شما سبز هستید.
بین 2 شهریور تا 11 شهریور باشد شما قهوه ای هستید.
بین 12 شهریور تا 21 شهریور باشد شما كبود رنگ هستید.
بین 22 شهریور تا 31 شهریور باشد شما لیموئی هستید.
متولدین یكم مهر ماه زیتونی هستند.
بین 2 مهر تا 11 مهر ماه ارغوانی هستید.
بین 12 مهر تا 21 مهر ماه باشد شما سرمه ای هستید.
بین 22 مهر ماه تا یكم آبان ماه شما نقره ای هستید.
بین 2 آبان تا 20 آبان ماه باشد شما سفید هستید.
بین 21 آبانماه تا 30 آبانماه باشد رنگ شماطلائی است.
بین یكم آذر ماه تا 10 آذر ماه باشد شما شیری رنگ هستید.
بین 11 آذر ماه تا 20 آذر ماه باشد شما خاكستری هستید.
بین 21 آذر تا 30 آذر باشد شما رنگ خرمائی هستید.
متولدین اول دیماه نیلی رنگ هستند.
بین دوم دی ماه تا 11 دی ماه باشد رنگ شما قرمز است.
بین 12 دی تا 21 دی ماه شما نارنجی هستید.
بین 22 دی ماه تا 4 بهمن ماه باشد شما زرد هستید.
بین 5 بهمن تا 14 بهمن ماه باشد شما صورتی هستید.
بین 15 بهمن تا 19 بهمن ماه باشد شما آبی هستید.
بین 20 بهمن تا 29 بهمن ماه باشد شما سبز هستید .
بین 30 بهمن تا 9 اسفند ماه باشد شما قهوه ای هستید.
بین 10 اسفند تا 20 اسفند باشد شما كبود رنگ هستید.
بین 21 اسفند تا 29 اسفند باشد لیموئی هستید.

قرمز

با نمك و دوستداشتنی، مشكل پسند اما همیشه عاشق.......
اینطور بنظر میرسد كه مورد محبت نیز باشید. با روحیه و
بشاش اما در همان زمان میتوانید بد اخلاق هم شوید
قادرید با مردم بسیار خوب و با ملاطفت برخورد كنید و این
همان عشقی است كه میتواند در راهی كه در پیش دارید
همراهتان باشد
آدمهایی را كه راحت صحبت میكنند دوست دارید این آدمها
باعث میشوند احساس راحتی بیشتری داشته باشید

شیری رنگ

اهل رقابت و بازی دوست. دوست ندارد ببازد
ولی همیشه بشاش است
شما قابل اعتماد و امین هستید و خیلی علاقه دارید وقت
خود را بیرون بگذرانید، با دقت عشقتان را انتخاب میكنید
و بسادگی عاشق نمی شوید اما وقتی او را یافتید تا مدتهای
طولانی دوستش خواهید داشت

نیلی

شما بیشتر متوجه نگاهتان هستید و استانداردهای بالائی در
انتخاب عشق دارید. هر راه حلی را با دقت و تفكر انتخاب
می كنید و بسیار بندرت مرتكب اشتباه احمقانه میشوید
دوست دارید رهبر باشید و به راحتی می توانید دوستان جدید
پیدا كنید

خاكستری

جذاب و فعال هستید، شما هرگز احساستان را پنهان نمی كنید
و هر آنچه را كه درونتان است آشكار می سازید. اما ضمنا
میتوانید خودخواه هم باشید. می خواهید مورد توجه باشید و
نمی خواهید بطور نا برابر با شما برخورد شود. میتوانید
روز مردم را روشن كنید. شما میدانید در زمان مناسب چه
بگویید و خوش اخلاق هستید

سبز

خیلی خوب با افراد تازه كنار می آیید. در واقع آدم
خجالتی ای نیستی اما گاهی اوقات با كلماتت به عواطف مردم
آسیب می رسانید. دوست دارید تا مورد توجه و علاقه كسی
باشید كه دوستش دارید ولی اغلب تنهایید و به انتظار فرد
مورد نظرت می مانید


طلائی

شما میدانید چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است. آدم
بشاشی هستید و زیاد بیرون میروید. بسیار سخت میتوانی فرد
مورد نظرت را پیدا كنی اما وقتی او را یافتی تا سالیان
متمادی دوباره عاشق نمی شوی

صورتی

شما همواره در تلاشید تا در هر چیزی بهترین باشید و دوست
دارید به سایرین كمك كنید. اما بسادگی قانع نمی شوی.
دارای افكاری منفی هستید و در جستجوی عشقی شورانگیز
مانند آنچه در قصه هاست هستید

زرد

شما شیرین و بیگناهید ، مورد اعتماد بسیاری از مردم ،
و دارای رهبریتی قوی در ارتباطاتتان هستید. شما خوب تصمیم
میگیرید و انتخاب درستی در زمان مناسب می گیرید. همواره
در افكار داشتن روابط عاشقانه بسر می برید

خرمائی

باهوشید و میدانید چه چیزی درست است. میخواهید همه چیز
را مطابق میل خود كنید كه گاهی میتواند بدلیل عدم توجه
به نظر دیگران مشكل ساز باشد. اما در مورد عشق صبور
هستید. وقتی فرد مورد نظرتان را یافتید برایتان دشوار
است فرد بهتری پیدا كنید

نارنجی

در مقابل اعمالتان مسئولیت پذیر هستید، می دانید چگونه
با مردم رفتار كنید. همواره اهدافی برای دستیابی به آنها
دارید و حقیقتا برای رسیدن به آنها تلاش میكنید ، فردی
آماده رقابت هستید. دوستانتان برایت بسیار مهم هستند و
قدر آنچه را كه دارید میدانید، گاهی اوقات واكنشتان
زیادی شدید است و علت آن نیز احساساتی بودنتان است

ارغوانی

اسرار آمیز هستید، بهیچوجه خودخواه نیستید ، زود و آسان
نظرتان جلب میشود. روزتان با توجه به خلقتان میتواند
غمگین یا خوش باشد. بین دوستان محبوب هستید اما میتوانید
دست به عمل احمقانه ای نیز بزنید ، بسادگی امور را
فراموش میكنید. بدنبال شخصی هستید كه قابل اعتماد باشد

لیموئی

آرام هستید، اما بسادگی عصبانی می شوید. به آسانی حسادت
می ورزید و در مورد چیزهای كوچك اعتراض میكنید، نمی
توانید به یك كار بچسبید اما دارای شخصیتی هستید كه
اعتماد و علاقه همه را جلب میكند

نقره ای


خیال پرداز و بامزه اید ، دوست دارید چیز های جدید را
بیازمایید. علاقه دارید خود سازی كنید و بسادگی می
آموزید، براحتی میتوان با شما صحبت كرد و شما نصایح خوبی
میدهید. وقتی موضوع دوستی است متوجه میشوید نمی توان به
كسی اعتماد كرد، اما وقتی دوستان واقعی خود را یافتید تا
پایان عمر به آنها اعتماد میكنید

سیاه

شما یك مبارز هستید و دارای انگیزه اید. اما تغییر در
زندگی را نمی پسندید. زمانی كه تصمیمی گرفتید، روی
تصمیمتان تا مدتها پای می فشارید. زندگی عشقی شما نیز
توام با مبارزه است و مثل همه نیست

زیتونی

شما روشن قلب و آدم گرمی هستید. همراه خوبی برای فامیل و
دوستانید. خشونت را نمی پسندید و میدانید چه چیزی درست
است. شما مهربان و بشاش هستید اما بسادگی به مردم حسادت
نورزید


قهوه ای

فعال و ورزشكارید ، برای دیگران مشكل است كه به
شما نزدیك شوند. زمانی كه متوجه میشوید نمی توانید به
چیزی كه میخواهید دستیابید ،‌ بسادگی تسلیم شده آنرا رها
میكنید

آبی

اتكا به نفس كمی دارید و خیلی ایرادی هستید. هنرمند
هستید و دوست دارید عاشق شوید ، اما میگذارید عشقتان از
دستتان برود چون در این مورد از مغزتان فرمان میگیرید نه
از قلبتان

سرمه ای

شما جذابید و عاشق زندگی خود هستید ، نسبت به همه
چیز دارای احساسی قوی هستید و خیلی زود گیج میشوید
زمانی كه از دست شخص یا اشخاصی عصبانی می شوید برایتان
مشكل است آنها را ببخشید

سفید

شما آرزو و اهدافی در زندگی دارید زود حسادت می ورزید
نسبت به دیگران متفاوت و گاهی اوقات عجیب هستید اما همه
این حالت شما را دوست دارند

كبود

احساسات شما بسادگی و ناگهانی تغییر میكند اغلب تنها
هستید ، مسافرت را دوست دارید. انسان صادقی هستید ولی
حرف مردم را زود باور میكنید. یافتن عشق برای شما سخت
است و گمگشته عشق هستید





 
 
 
 
درمیان عشایر بختیاری یكی از رایج ترین نوع تفال یا فال گرفتن كه معمولا افراد مسن حالا یا توسط مردان و یا زنان گرفته میشود علاوه بر انواع آنها توسط تسبیح فال با نخود است كه بسیار به واقعیت نزدیك میباشد و باور كنید رد خور ندارد ..برای گرفتن فال با نخود ابتدا 41عدد نخود كه هم اندازه باشند را جدا میكنند .سپس آنها را روی قالی یا مكانی صاف میگذارند و سپس توسط دوتا دست انها را جدا میكنند بطوری كه مقداری توسط دست راست و مقداری توسط دست چپ و مقداری هم در وسط بماند آنها را به سه قسمت مساوی تقسیم میكنند....سپس نخود های هر قسمت را 4تا 4تا از هم جدا میكنند ...مثلا قسمت سمت راست را همینطور 4تا 4تا جدا میكنند ..چند حالت امكان دارد اتفاق بیفتد ...یا یكی باقی میماند یا دو نخود یاسه و یا 4نخود باقی میماند كه نخودهای باقی مانده را در بالا قرار میدهند و سپس به سراغ نخودهای وسطی رفته و آنها را نیز 4تا 4تا جدا میكنند و هرچه باقی مانده بود را در بالا و جدای از نخودها مقابل نخودهای باقی مانده از ستون اول قرار میدهند و سپس به سراغ نخودهای قسمت سوم كه توسط دست چپ جدا شده رفته و انها را جدا میكنند و هرچه باقی مانده بود در برابر دیگر نخودها قرار میدهند در یك ردیف ...چند حالت اتفاق میافتد كه بهترین آن اگر در ردیف سمت راست یك نخود و در ردیف وسط دوتا و در ردیف سوم هم دوتا باقی بماند كه جمعا 5تا میباشند ای فال را 5تن آل عبا میگوبند كه بهترین نوع فال است و مرادش حاصل میشود و اگر از هر دیف 4تا بماند كه در مجموع 12 تا میباشند نیز به آن 12امام میگویند كه خوب است . در حاتی دیگر از هركدام سه تا میماند كه به ان نوح نبی اله میگویند و یا حالی از ستون اول یكی .ستون دوم سه تا و ستون سوم هم یكی كه این هم خوب است ...خلاصه افراد حرفه ای تر باقی مانده نخودها را باهم قاطی و مجددا به سه قسمت و سپس 4تا4تا جدا میكنند و نخود های باقی ماده را بازهم قاطی و 4تا4تا جدا میكنند و سپس به تفسیر و تجزیه و تحلیل ان میپردازند و خلاصه انگار حرف دل شما را میزنند و بسیار واقعیت دارد ...چند وقت پیش كه از در سبزقبا در دزفول رد میشدم مردی را دیدم كه داشت با نخود فال میگرفت و كلی هم مشتری داشت ...خلاصه در شبهای سرد زمستان زیر سیاه چادر این نوع تفال هم برای خودش حكایتی شیرین دارد...ازاینكه شاید مطلب را بخوبی نرسانده باشم از همه شما عزیزان پوزش میخواهم ...




جمعهبرچسب:فال,فال روز,فالهی واقعی,فال چایی, :: ::  نويسنده : رضا


 

 

 
فال چای كه قدمتی بیش از 3000 سال دارد یكی از روش های رایج و مورد علاقه اینده نگری است كه در حال حاضر نیز برای طالع بینی و .همچنین در محافل دوستانه به عنوان سرگرمی از ان استفاده می شود اساس این فال نیز مثل اغلب روش های دیگر طالع بینی بر این عقیده استوار است كه ضمیر برتر با راهنمایی كردن دست و كنترل ارتعاشات آن.
 
اشكال و علائمی كه برای جواب به سوال مان لازم است را ایجاد می كند در فال هایی از قبیل ورق و تاروت ضمیر برتر این كار را در هنگام .مخلوط كردن و بر زدن كارت ها انجام می دهد در مورد این فال گفته شده است كه برای افراد تازه كار مشاهده نقوش ایجاد شده و نتیجه گیری از انها كار نسبتا دشواری است ولی با اندكی تجربه این كار به مراتب اسان تر می شود تا حدی كه به گفته بعضی از طالع بینان برای یك فالگیر با تجربه ، خواندن تفاله های چای با خواندن یك كتاب معمولی هیچ فرقی ندارد.
 
طریقه انجام فال چای :
 
برای انجام این فال به یك فنجان دهانه گشاد سفید رنگ و یك زیر فنجانی سفید و بدون نقش احتیاج دارید ( برای سهولت مشاهده جزئیات علائم شكل گرفته ). استكان های معمولی برای این كار مناسب نیستند. در واقع فنجان با شیب ملایمی كه دارد باعث می شود تفاله ها بر دیواره های ان چسبیده.
 
و ایجاد نقوش ، حروف و علائم كنند برای اینكه علائم واضح و قابل تشخیص باشند چای مورد استفاده نباید زیاد شكسته و به اصطلاح خاكه باشد. استفاده از یك صافی برای بدست اوردن مقداری چای درشت شاید فكر بدی نباشد. بهتر است بجای قوری معمولی از كتری استفاده كنید چون قوری از ورود تفاله چای به فنجان جلو گیری می كند.
 
پس از نوشیده شدن چای توسط شخصی كه فال برایش گرفته می شود ، فنجان باید با دست چپ ( در صورتی كه شخص چپ دست است این كار باید با دست راست انجام شود ) سه مرتبه موافق جهت عقربه های. ساعت چرخانده شده و سپس به دقت بر روی زیر فنجانی واژگون شود توجه داشته باشید كه به غیر از تفاله ، مقدار كمی از چای ( مایع ) نیز در ته فنجان باقی مانده باشد كه موقع چرخاندن فنجان ، تفاله ها كاملا پخش و پراكنده شوند.
 
از شخصی كه برایش فال می گیرید بخواهید كه در هنگام چرخاندن فنجان به سوالی كه برایش مطرح است فكر كند حدودا یك دقیقه صبر كنید تا مایع كاملا خارج شود. در غیر اینصورت موقع برگرداندن فنجان برای تفسیر ، مایع باقی مانده به داخل فنجان برگشته. و باعث از بین رفتن نقوش ایجاد شده می شود. حالا فنجان را به ارامی و با دقت برگردانده و علائم ایجاد شده را تفسیر كن.




 

 

 

دوست دارید بدانید كه چطور احساسات گرم و سوزان معشوقه تان را ارضاء می كنید؟ فال در مورد سبك بوسیدن متولدین ماه های مختلف است. امیدواریم با خواندن این فال بتوانید با شخصیت معشوقتان بیشتر آشنا شوید و ببینید كه لبهایتان چه سرنوشت عشقی برای شما رقم می زند! 

 

برج حمل (فروردین)
بوسه های شما تند و سریع و بسیار پرحرارت هستند كه نشانگر حس شهوتران و لذت طلب شماست، اما این احساس داغ و سوزان خیلی زود فروكش می كند.
 
 
برج ثور (اردیبهشت)
بوسه های شما با تعلل صورت می گیرد اما بوسه هایی ژرف و با احساس هستند كه پی در پی می آیند و می آیند و…
 
 
برج جوزا (خرداد)
بوسه های شما با فوران خنده، لبخند و مسخره بازی قطع می شود.
 
برج سرطان (تیر)
بوسه های شما گرم و لطیف است، و دوست دارید تا ابد به آن ادامه دهید…   
 
 
برج اسد (مرداد)
بوسه های شما وحشی و پراحساس، همراه با چنگ زدن و گاز گرفتن است. هیچگاه موقع بوسیدن از بروز احساسات خود جلوگیری نمی كنید و دوست دارید دیگران شما را به این خاطر تشویق كنند.
 
 
برج سنبله (شهریور)
بوسه های شما بسیار دقیق، ظریف و ماهرانه است و معشوقتان زمانی متوجه آن می شود كه شما كارتان را تمام كرده اید
 
 
برج میزان (مهر)
آنقدر نگران وضعیت تنفستان هستید كه نمی توانید خوب به بوسیدنتان بپردازید.
 
 
برج عقرب (آبان)
شما خیلی زود از بوسیدن می گذرید و به سراغ……چیزی می روید كه پشت سر آن برسد.

 

برج قوس (آذر)
بوسه های شما غافلگیر كننده و خود به خودی هستند كه باعث می شود معشوقتان بیشتر و بیشتر طلب كند.
 
 
برج جدی (دی)
بوسه های شما لحظه ی خلاص شدن و آزادی از استرسی است كه در طول روز اسیرتان كرده است.
 
برج دلو (بهمن)
بوسه های شما خیس و با كثیف كاری همراه است و هنگام بوسیدن چشمانتان را باز نگاه می دارید!
 
برج حوت (اسفند)
بوسه های شما رویایی، خیال انگیز، عاشقانه و ابدی است.




کولیره

 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

بژی (برساق)

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

نان ساجی

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

ترخینه



سری دوم تصاویر

 

 

       

 

       

 

 

برای دیدن تصاویر در سایز واقعی به ادامه مطلب بروید...



ادامه مطلب ...


 سری اول تصاویر

اینجا همه چی از شیر مرغ گرفته تا جون آدمیزاد میتونی پیدا کنی

 

 

      

      

 

برای دیدن تصاویر در سایز واقعی به ادامه مطلب بروید...



ادامه مطلب ...


دو شنبهبرچسب:, :: ::  نويسنده : رضا

 

به تمام شهرهای دنیا ترجیحت می دهم یادگار ساسانی
حتی اگر در هوای تو گرد و خاک عراق را به گلو ببرم
حتی اگر مردمانت بر سر یک وجب جای پارک به جان هم بیفتند
حتی اگر در هیچ شهر دیگری اندازه اینجا آدم سیگار به دست نبینم
حتی اگر شغلی برایم در اینجا...
نباشد
حتی اگر وقتی از کنار مردها رد می شوم گوشم نگران شنیدن تیکه باشد
حتی اگر شلوغ و پر سر و صدا باشی
کرمانشاهان ذره ذره خاکت را می پرستم
با تک تک آدمهایت،با همه کوچه ها و خیابان ها و ساختمانهایت،با همه آدمهایی که می شناسم و نمی شناسم دوستت دارم
به همه جای دنیا ترجیحت می دهم
به تمام شهرهای دریا دار دنیا حتی
هیچ جا مثل تو نیست


از فاطمه خانوم
 



 

پیشینه نام کرمانشاه

کرمانشاه در دوره‌های مختلف دارای نام‌های مختلفی بوده که معمولاً با تغییر از حکومتی به حکومتی دیگر صورت می‌گرفته‌است، در قدیمی‌ترین شکل خود اولین بار در دوران باستان و در زمان فرمانروایی کاسی‌ها کرمانشاه را با نام الیپی ...می‌خوانند[۳] و در دوران هخامنشیان از کرمانشاه با نام‌های کامبادن، کارمیسین، کارمیشین، کرمینشان و غیره یاد می‌شود.[۴۲]

پس از اسلام، اعراب نام کرمانشاه را به قرمسین تغییر دادند و در دوره‌های بعدی کرمانشاه با نام کرمانشاهان و کرمانشاه خوانده می‌شد. نام کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب ۵۷ به قهرمانشهر و چندی بعد به باختران تغییر پیدا کرد؛ ولی از آن‌جایی که این امر با اعتراضات گستردهٔ مردم همراه شد، در نتیجه چندی بعد با تلاش‌های اسماعیل ططری و با تصویب قانونی نام شهر به نام قدیمی خود تغییر یافت.
عکس:پل ولایت
 



سری اول تصاویر

 

         

         

 

 

برای دیدن تصاویر در سایز واقعی به ادامه مطلب بروید...

 



ادامه مطلب ...


تفاوت بین روزهای شلوغ و خلوت بازار توپخانه در یک نگاه

 

 


 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

 

 



بازارتوپخانه (درطویله) كرمانشاه به عنوان يكي از اصلي ترين بخش‌هاي شهر محسوب مي شود كه تركيب دلپذيري از فعاليت‌هاي توليدي، بازرگاني، اجتماعي، فرهنگي، مذهبي و‌... را در خود جاي داده است.

 

 

اگه مایل باشید میتونید عکسای خودتونو به این ادرس ایمیل کنید تا با اسم خودتون در وبلاگ قرار دهیم.

mohammadi.portal@gmail.com



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب